همایش آموزش تاریخ در مدارس

کارگروه آموزش و پرورش انجمن ایرانی تاریخ همایش "آموزش تاریخ در مدارس" را برگزارمی کند.

  محورها و موضوعات پیشنهادی 

 الف) آسیب شناسی شیوه های آموزش تاریخ در مدارس ١- ضعف مطالعات میان رشته ای در آموزش تاریخ ٢- آموزش های غیر رسمی غیر تخصصی در آموزش تاریخ ٣- دخالت غیر تخصصی رسانه ها در آموزش تاریخ ۴- آسیب شناسی کاهش سهم درس تاریخ در کنکور ۵-تاثیر پیش آموخته ها و پیش انگاره ها در آموزش تاریخ ۶-ضعف شناخت فلسفه تاریخ در آموزش تاریخ

 ب )تحلیل محتوای کتاب های درسی تاریخ 1-هویت ملی در کتابهای درسی تاریخ ٢-نگاه ایدءولوژیک در کتاب های درسی تاریخ ٣ -همسویی کتاب های درسی تاریخ با اهداف نظام آموزشی ۴- بررسی تطبیقی کتاب های درسی تاریخ در ایران و سایر کشورها ۵-ایران و ایرانیان در کتاب های درسی کشورهای دیگر

ج) معلم و آموزش تاریخ ١-توانمندی های معلمان در آموزش تاریخ ٢-آسیب شناسی دوره های ضمن خدمت درس تاریخ ٣- نقش مجله رشد تاریخ در توانمندسازی معلمان تاریخ ۴- جایگاه گروه های آموزشی تاریخ در ارتقای سطح آموزش تاریخ

 د) روش های نوین آموزش تاریخ ١- آموزش از راه پژوهش ٢-نقش اسناد و منابع آرشیوی در آموزش تاریخ ٣-راهکارهای هدفمند ساختن گردش های علمی ۴-نقش فناوری های نوین درآموزش

تاریخ زمان برگزاری همایش ۶ خرداد 1395 مکان: تهران ، آرشیو ملی ایران

 دریافت چکیده ها: 30 دی١٣٩۴ دریافت اصل مقاله ها١ اسفند

١٣٩۴ دبیر علمی همایشدکتر طوبی فاضلی پور دبیر اجرایی همایش رحیم روحبخش جهت اطلاعات بیشتربا شماره تلفن09125019616 رحیم روحبخش ٠٩١٢۴٠۶۴٧۵۵ بهمن شعبان زاده تماس گرفته شود. مقالات را به آدرس Hamayesh.tedu@gmail.com ارسال نمایید. آدرس منبع خبر: انجمن ایرانی تاریخ 

رهنمودی بر خود ارزش یابی معلم

اگر معلم می خواهد در کار خود حرفه ای شود، باید هرازگاهی ، نحوه ی تدریس ، دانش علمی و روش مدیریتی خویش را بررسی کند و یا تحلیل اطلاعات به دست آمده ، نقاط قوت و ضعف خود را تقویت و جبران کند . پاسخ گویی به سوالات زیر و اختصاص امتیاز 1 تا  5 (( امتیاز 1 نشانه ی خیلی کم و امتیاز 5 نشانه ی خیلی زیاد است ))، به این امر یاری می رساند .

 

در باره آخرین جلسه ی تدریس خویش پاسخ دهید :

 

1) آیا وضع ظاهری من مرتب بود؟

2) آیا صدایم رسا بود؟

3) آیا مطالب را روشن بیان کردم ؟

4) آیا توانستم دانش آموزان را به تفکر وادارم ؟

5) آیا سوالات مناسبی را برای سنجش آموخته های آنان مطرح کردم ؟

6) آیا از امکانات آموزشی مورد نیاز در فرایند تدریس ـ یادگیری به خوبی استفاده کردم ؟

7) آیا درس را به ترتیب منطقی ارائه دادم ؟

8) آیادر آغاز ، ضمن یا در پایان تدریس ، روی نکات مهم درس تاکید کردم ؟

9) آیا سنجش به عمل آوردم؟

10) آیا تدریسم موفقیت آمیز بود ؟

11) آیا دانش آموزان در باره ی موضوع درسی بحث و گفت وگو کردند؟

12) آیا تدریس طبق زمان بندی اجرا شد؟

13)آیا جو کلاس فعال و با نشاط بود ؟

14) آیا دانش آموزان در فعالیت های کلاسی مشارکت داشتند؟

15) آیا نقاط قوت و ضعف دانش آموزانم را شناسایی کردم ؟

16) آیا توانستم توجه دانش آموزان را به موضوع درس جلب کنم ؟

17)آیا به علاقه ها و نیاز های دانش آموزان توجه کردم ؟

18)آیا به دانش آموزان فرصت فکر کردن دادم ؟

19) آیا روش آموزش من به تحقق هدف های مورد نظر منجر شد ؟

* به یاد داشته باشیم که یاد دادن موفقیت آمیز از چشمان و رفتار یادگیرنده مشخص است

راههای علاقه مند کردن دانش آموزان به درس تاریخ

مهمترین مواردی که می تواند دانش آموزان را به فراگیری تاریخ وکتب تاریخی علاقه مند سازد، عبارتند از:

1-برگزاری نمایشگاه کتاب و ابزارهای فرهنگی به مناسبت های گوناگون مانند روز 22بهمن در سطح مدارس و یا در فضای شهرها و روستاها

2-تشکیل نمایشگاه عکس مشاهیر و آثار باستانی و تاریخی مربوط به دوران گذشته به ویژه دوره معاصر با شرحی مختصر.

3-تقدیر از دانش آموزانی که مقالات گوناگون تاریخی در نشریات نوشته اند.

4-انجام اردوهای علمی- تاریخی برای دانش آموزان که شناخت آنان را نسبت به آثار تاریخی منطقه افزایش دهد.

5-مدرسین درس تاریخ برای فراگیران و دانش آموزان متخصصین درس تاریخ باشند. نه اینکه از دبیران غیر مرتبط با درس تاریخ استفاده شود.

6- چاپ جزوه و یا عکس و بروشور برای دانش آموزان.

7-دعوت از برندگان ادبی و تاریخی در همایش های تاریخی یا در کلاس درس تاریخ.

8-مسابقه کتاب خوانی از کتب تاریخی با موضوعات مشخص و معین با ذکر منابع و مأخذ آن جهت دسترسی آسان به آن.

9-استفاده از اسلاید، فیلم و نوارهای آموزشی در موضوعات تاریخی.

10-تشکیل کارگاه تاریخ(استفاده از نقشه های تاریخی،ابزار و وسایل جنگی و لباس و یا از نمونه های خطوطثلث یا نستعلیق و غیره.

11- آشنایی دانش آموزان با زندگی و آثار محققان کشور.

12- استفاده از سخنان بزرگان مذهبی و ادبی اسلام و کشور و حتی از جهانیان در آغاز تدریس یا در پای ورقه امتحانی که موجب ایجاد نشاط روابط عاطفی بین معلم و دانش آموزان می شود.

13- مسابقه خاطره نویسی.

14-مسابقه روزنامه دیواری با موضوعات مختلف.

15- تشویق دانش آموزان به طراحی، تهیه و تولید وسایل کمک آموزشی درس تاریخ.

16- ارائه و طرح ماکت ها به موضوعات تاریخی ونصب آن در سالن مدرسه برای بازدید علاقه مندان.

17- تشکیل کار فرهنگی و گروهی برای تهیه طرحهای گوناگون تاریخی با استفاده از کاریکاتور یا عکس.

18- نمایش آلبوم عکس بزرگان و مشاهیر منطقه یا کشور و جهان.

19- توضیحات درس تاریخ با ارائه قصه، داستان،طنز و ضرب المثل همراه باشد. تا تنوع در کار تدریس ایجاد شودوموجب خستگی زیاد فراگیران نشود.

20- امتحان تاریخ به روشهای گوناگون مانند تشریحی،تجزیه و تحلیل،کتاب باز،جدول کلمات متقاطع و . . . .

ادامه نوشته

گام های یک پژوهش دانش آموزی

در آغاز با دانش آموزان صحبت کنید و بگویید که امسال هر کدام از آن ها یک پژوهش به طور کامل انجام خواهند داد. برای هر مرحله، تاریخی معین می کنید تا آن ها پژوهش خود را انجام دهند. سپس دانش آموزان را هدایت کنید که در دفترشان، طرح گام به گام زیر را بنویسند:

۱
- انتخاب موضوع و هدف/ تاریخ ارائه / تاریخ تکمیل موضوع و توصیف آن

۲
- فرضیه ی مقدماتی فرضیه

۳
- تهیه ی کتاب شناسی و منابع مطالعه

۴
- یادداشت برداری

۵
- طرح کار شامل مقدمه، زمینه و تاریخچه ی مختصری از موضوع پژوهش، نتیجه گیری، پیشنهادها

۶
- پیش نویس

۷
- نتیجه ی نهایی

در آغاز جلسه ی دوم این ابیات را روی تخته ی کلاس بنویسید:

هر کجا مشکل، جواب آن جا رود هر کجا کشتی است آب آن جا رود

هم سوال از علم خیزد هم جواب همچنان که خار و گل از خاک و آب

یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت در بند آن مباش که مضمون نمانده است

با صدای خوش این سه بیت را بخوانید و از دانش آموزان بخواهید آن ها را به طور جمعی با هم بخوانند. درباره ی معنی این ابیات با آن ها گفت و گو کنید و آن ها را به این نتیجه هدایت کنید که نخستین و بنیادی ترین گام پژوهش، مساله گزینی و انتخاب موضوع است. به آن ها کمک کنید مطالبی را که در سال های پیش درباره ی انتخاب موضوع خوانده اند، به یاد بیاورند و آن ها را به طور خلاصه روی تخته ی کلاس بنویسید.

  • در گام اول از دانش آموزان بخواهید موضوعی را برای پژوهش نام ببرند. به کمک خودشان آن را محدود کنید و بخواهید توصیف آن را بنویسند. (به آن ها کمک کنید به یاد بیاورند).

از دانش آموزان بخواهید هر کدام موضوعی را انتخاب کنند و در دفترشان بنویسند. سپس آن را توصیف کنند. چند نفر در کلاس، موضوع و توصیف شان را بخوانند و درباره ی آن صحبت کنند.

از دانش آموزان بخواهید توصیف هایشان را برای جلسه ی بعد کامل کنند و اهمیت موضوع را هم بنویسند. وقتی دانش آموز، مسئله و موضوع پژوهش انتخابی خود را به شکل روشن و واضح بیان کرد، از او بخواهید به این سوالات جواب بدهد (در دفترش به صورت کتبی بنویسد):

۱
- چه چیز او را به انتخاب این مسئله علاقه مند کرد؟

۲
- چه پدیده هایی در تجربیات خود مشاهده کرده که توجه او را به این مسئله جلب کرده است؟

با توجه به نوشته ها و نتایج مطالعات دیگران استدلال کند که انجام پژوهش در زمینه ی موضوع انتخابی او ضروری است و مشکلات وجود این مسئله در جامعه را جمع بندی کند
.

جلسه ی بعد آن ها را در کلاس بخوانند و اشکالات شان را رفع کنید. هر دانش آموز، موضوع و تاریخ ارائه و تکمیل آن را در دفتر خود ثبت می کند
.

به دانش آموزان تاکید کنید و خودتان هم نظارت داشته باشید که در تمام مراحل کار، دفتر پژوهش شان را همراه داشته باشند و پیشرفت کار را در آن ثبت کنند، چون بعد از تمام شدن کار، باید بیشتر گزارش پروژه را از روی دفتر یادداشت بازنویسی کنند و جدول ها و نمودارها و منحنی ها را به طور منظم در دفترشان داشته باشند
.

  • در گام دوم از دانش آموزان بخواهید هر کدام بگویند درباره ی موضوعی که انتخاب کرده اند، چه فکر کرده اند و بعد از شنیدن پاسخ ها توضیح بدهید حدسی که درباره ی موضوع با توجه به آگاهی های گذشته و دانش خود می زنند، یعنی پیش بینی هایی که از نتیجه می کنند، گام دوم پژوهش، یعنی فرضیه ی مقدماتی است. از دانش آموزان بخواهید در دفترشان در مورد موضوع انتخابی خود فرضیه ای مقدماتی بنویسند، در کلاس بخوانند و تکمیل و تصحیح کنند.

توضیح دهید که پژوهشگر واقعی همیشه باید به یاد داشته باشد که هدف او اثبات فرضیه نیست، بلکه می خواهد آن را آزمایش کند. بنابراین، رد یا قبول فرضیه، از ارزش آن نمی کاهد. تاریخ ارائه و تکمیل این قسمت را هم یادداشت کنند.

  • گام سوم، تهیه ی کتاب شناسی و منابع است: به دانش آموزان بگویید موضوعی متمرکز و عملی در دست دارند، چه مطالبی درباره ی آن موجود است: مقالات، مجله ها، روزنامه ها و جزوه ها و ...، مصاحبه و مکاتبه با صاحب نظران و متخصصان، منابع غیر چاپی مانند نوار، سی دی و تلویزیون و فیلم و از آن ها بخواهید لیستی از آن ها تهیه کنند، یا می توانند برگه های کتاب شناسی تهیه کنند و اگر فصل یا بخشی از کتاب را برای کار خود سودمند می دانند، زیر عنوان آن کتاب بنویسند.
  • گام چهارم یادداشت برداری است: از دانش آموزان بخواهید سوالات خود را در مورد پژوهش بنویسند و آن ها را طبقه بندی کنند و با توجه به طبقه بندی، در منابع مختلف به دنبال پاسخ سوالات بگردند، از منابع یادداشت برداری کنند و نکته هایی را که به نظر خودشان می رسد، زیر هر برگه یادداشت کنند. به آن ها کمک کنید چگونگی یادداشت برداری را به خاطر بیاورند.
  • گام پنجم، نوشتن طرح کار و تهیه ی پیش نویس آن است:

به آن ها کمک کنید قسمت های مختلف یک مقاله ی پژوهشی شامل: فهرست مطالب، چکیده، مقدمه، که شامل بیان تاریخچه ی مختصری از پژوهش نیز هست، آزمایش ها و اقدامات، داده ها، نتیجه گیری و سپاسگزاری) را به یاد بیاورند.

از دانش آموزان بخواهید ظرف ۱۵ تا۳۰ روز، مقاله های خود را بنویسند و هر کس مقاله اش آماده شد آن را تکثیر کند و در اختیار همه قرار دهد تا بعد از آنکه در کلاس خوانده شد، دیگران بتوانند درباره ی آن گفت و گو کنند.

در کلاس های اول و دوم دبیرستان نیز پژوهش دانش آموزی به همین شکل است، فقط امکان دارد با توجه به اینکه دانش آموزان این پایه ها درس آمار دارند، کمی مسائل آماری و همچنین متغیرهای مستقل و وابسته را وارد پژوهش کنند و متناسب با آگاهی های خود و زمینه های قبلی آن ها، موضوع را گسترده تر کنند.

منبع:

کتاب: چگونه پژوهش کنیم؟ نویسنده: جنین ون کلیو . ترجمه و تدوین: هادی حری

به نقل از: http://ketabak.org

 

بارم بندی کتاب بیداری اسلامی ضمیمه تاریخ معاصر

کتاب ضمیمه (بیداري اسلامی) فقط در برنامه تدریس و ارزشیابی مستمر گنجانده شود و در آزمون پایانی منظور نشود.

منبع: بخشنامه شماره ۱۹۶۹۳/۱/۱۰۱ تاریخ ۲/۹/۹۲ ص ۹.

http://dinapi.medu.ir/IranEduThms/theme2/cntntpge.php?pgid=39&ntcetyp=1&rcid=275


منبع : سایت دبیرخانه درس تاریخ ـ کرمان

خلاصه سلسله‌های ايرانی

برای مشاهده خلاصه سلسله‌های ايرانی به ادامه مطلب تشریف ببرید
ادامه نوشته

30 نکته برای تدریس موفق معلم تاریخ

سی نکته برای تدریس موفق معلم تاریخ

چند توضیح مختصر از تاریخ

 

تاريخ:

منظور رخدادها و تحولات زندگي انسان‌ها و جوامع گذشته است كه در زمان و  مكان معيني به وقوع پيوسته‌اند. اين گذشته همه عرصه‌هاي تمدني، فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي را كه انسان محور آن بوده است شامل مي‌گردد.

تاريخ علمي است كه:

*متكي بر منابع و داده‌هاي متقن باشد كه از صافي گزينش، پالايش و نگاه انتقادي مورخ عبور كرده يافته‌اند.
*مبتني بر روش‌شناسي مشخص و يك الگوي تحليلي – تفسيري نوشته شده باشد.
*از نظم منطقي، مضموني و محتوايي برخوردار بوده و مجموعه‌اي منسجم و معنادار را شكل دهد.
*به دور از پيش‌داوري، تعصب و تصلب باشد. 
 
  علم تاريخ:
تاريخ علم شناخت، تحليل و تفسير رفتار و انديشه‌ افراد و جوامع گذشته است كه بر اساس روش‌ها، گزينش‌ها و تفسيرهاي مورخان  به‌دست مي‌آيد.

فلسفه علم تاريخ:

 فلسفه علم تاريخ يا فلسفه انتقادي و يا تحليلي تاريخ به بررسي و ارزيابي و نقد علم تاريخ صرفنظر از رويدادهاي تاريخي مي‌پردازد و مي‌كوشد تا روش‌ها، شيوه‌ها و منطق علمي تاريخ را نقد و بيان كند و به تحليل فلسفي و روش شناختي آثار و يافته‌هاي علمي مورخان اهتمام مي‌ورزد. در واقع فلسفه علم تاريخ به مثابه معرفتي درجه دو ناظر بر علم تاريخ به عنوان معرفت درجه اول است.

فلسفه نظري تاريخ:

 درباره كل يا مجموعه تاريخ جهان به مثابه جريان پيوسته و پويا گفت‌وگو مي‌كند. بنابر اين معرفتي از نوع اول و هستي شناسانه است و در عرض علم تاريخ قرار مي‌گيرد.

مبانی نظری تاریخ:

• تاريخ جرياني زنده و پويا است كه حال را ساخته و به سوي آينده در جريان است.
• تاريخ يك سلسله وقايع منظم علّي و معلولي و به تعبير قرآن سنن الهي است.
• انسان در تاريخ، موجودي صاحب اراده و اختيار است.

80نکته مهم در تدریس

 امروزه آموزش و پرورش رسمی در پی آمادگی برای زندگی آینده از طریق یادگیری مفید و مؤثر است وکلا" تدریس عبارتست از:

تعامل یا رفتار متقابل معلم و دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفدار برای ایجاد تغییرات مطلوب و تسهیل یادگیری فرد و شناخت او از جهان است.

و تدریس خوب : تدریسی است که به خوب یاد گرفتن فراگیران کمک کند. در این فرایند یادگیرنده باید فعال باشد. به بحث بپردازد،مسائل را حل کند و با استفاده از راهنمایی های معلم به کسب تجربه بپردازد.

معلمان در حالی که به شاگردان در کسب اطلاعات ، مهارتها، راههای تفکرو ابراز نظرات خود کمک می کنند، باید به آنان نحوه ی یادگیری را نیز درس دهند.

چگونگی انجام تدریس اثر بسیاری بر توانایی شاگردان برای آموزش خودشان دارد . معلمان موفق تنها ارائه دهندگان مطالب نیستند بلکه آنان شاگردان خود را به تکالیف شناختی و اجتماعی وادار می نمایند و به آنان چگونگی کسب، ذخیره سازی و پردازش اطلاعات را می آموزند تا چگونگی فراگیری را یاد بگیرند و منابع را به طور مؤثر به کار ببرند.لذا نقش عمده تدریس ،خلق یادگیرندگان فعال ، خلاق و قدرتمند است.

هشتاد نکته ی مهم در یک تدریس موفق

1- با توکل به خدا و نام خدا کلاس را شروع کنیم.

2- اخلاص در عمل تدریس و تقوا را رعایت کنیم.

3- زمان هر جلسه تدریس را در نظر داشته باشیم تا با کمی یا زیادی وقت مواجه نشویم.

4- وقت کلاس را به مطالب بیهوده و کم فایده صرف نکنیم.

5- سعی کنیم ساعت تدریس را تغییر ندهیم.

6- به هنگام تدریس، نشاط روحی و عاطفی خود را حفظ کنیم.

7- با خوشرویی تدریس کرده و همواره چهره بشّاشی داشته باشیم.

8- احساسات و عواطف دانش آموزان را جریحه دار نکنیم.

9- تلاش کنیم فضایی عاطفی بوجود آوریم.

 10- سعه ی صدر داشته باشیم و از فضل فروشی بپرهیزیم.

 11- وفای به عهد، خوش قولی و تواضع در تدریس را از یاد نبریم.

 12- به هنگام تدریس؛ آرامش خود را حفظ کنیم.

 13- از قضاوت ناصحیح نسبت به دانش آموزان پرهیز کنیم.

 14- اشتباهات خود را توجیه نکنیم.

 15- از علماء ،بزرگان و شخصیتهای دینی با احترام نام ببریم.

 16- از به کار بردن کلمات خارج از نزاکت بپرهیزیم.

 17- پرگوئی نکنیم، در واقع آنقدر بگوئیم که می توانیم بشنویم.

 18- رازدار و محرم اسرار دانش آموزان باشیم.

 19- از تعصب بیجا بپرهیزیم.

 20- از دانش آموزان توقعات بیش از اندازه نداشته باشیم.

 21- رسا و روان بودن کلمات و جملات را رعایت کنیم.

ادامه مطلب را دنبال کنید:

ادامه نوشته

چگونه درست تست بزنیم؟

در مورد چگونگي تست زدن دو موضوع عمده مطرح مي‌شود، يكي تكنيك‌ها و شرايط تست زدن و دوم مديريت و برنامه‌ريزي تست. تكنيك‌ها وشرايط شامل نكاتي است كه بايد براي شروع تست زدن و هم چنين در حين آن رعايت كنيد، تا بتوانيد در اين كار مهارت و تسلط كافي و لازم را به دست بياوريد. مديريت و برنامه‌ريزي تست هم مبحث جديدي است كه براي اولين بار به طور مكتوب مطرح مي‌شود. داوطلبان موفق كنكور در سال‌هاي قبل ، به كارگيري چنين روشي را از عوامل موفقيت خود مي‌دانند.

تكنيك ها و شرايط:
۱) **هيچ وقت قبل از مطالعه كامل درس، به تست زدن نپردازيد.** قبل از شروع به حل تست‌هاي يك مبحث درسي، آن مبحث را به طور كامل و دقيق مطالعه كنيد و مطمئن شويد به درستي آن را درك كرده ايد. در غير اين صورت، زدن تست كاري اشتباه و بي‌فايده است و حتي مي‌تواند شما را دل‌سرد كند و علاقه و انگيزه شما را از بين ببرد.

۲) **با تست هاي ساده شروع كنيد** بلافاصله بعد از مطالعه و يادگيري يك مبحث درسي به سراغ تست‌هاي مشكل و پيچيده‌تر نرويد. حل تست‌هاي ساده مي‌تواند تسلط شما را در آن مبحث درسي بيشتر كند و همچنين علاقه و انگيزه بيش‌تري نسبت به ادامه‌ي كار در شما ايجاد نمايد.

۳) **تست‌هاي نكته دار**: تست‌هاي نكته‌دار يا تست‌هاي مادر به تست‌هايي گفته مي‌شود كه حل آن‌ها براي داوطلب، منجر به يادگيري يك نكته مي‌شود و در نتيجه او مي‌تواند گروه زيادي از تست‌ها را حل كند. در هر فصل تعداد محدودي تست مادر يا نكته‌دار قابل ارائه مي‌باشد . سعي كنيد به درستي آنها را بشناسيد و به طور دقيق بر آن‌ها مسلط شويد.

۴) **فرمول‌هاي ثانوي مفيدند اما گمراه كننده**: علاوه بر فرمول‌هاي اصلي كه هر درس در كتاب‌هاي درسي دارد ، تعداد زيادي فرمول ثانوي يا ميان برد به طور غير رسمي توسط دبيران يا دانش آموزان ابداع مي‌شوند. اين فرمول‌ها در خيلي از موارد مفيد و ساده‌ كننده‌اند ،اما توجه داشته باشيد كه به اندازه كافي درستي آنها براي شما اثبات شده باشد. بعضي از اين فرمول‌ها فقط در شرايط خاص جواب صحيح مي‌دهند . پس سعي كنيد تا آن جا كه مي‌توانيد از فرمول‌هاي اصلي و يا فرمول‌هاي ثانوي مطمئن استفاده كنيد.

5) **به راه‌حل‌هاي تشريحي مسلط شويد.** قبل از اين كه راه حل تستي حل يك مسئله را ياد بگيريد، مطمئن شويد كه به اندازه كافي به راه حل تشريحي آن مسلط شده‌ايد. راه حل‌هاي تستي ، در خيلي از موارد منجر به حل سريع‌تر تست مي‌گردند، اما در بعضي موارد در آزمون مجبور مي‌شويد از راه حل تشريحي مسئله را حل كنيد. مثلا در مواردي كه مسئله با شرايط خاص مطرح مي‌شود.

۶) **گزينه‌هاي غلط را حذف كنيد.** بايد تست‌هاي استاندارد و يا آزمون‌هاي سال‌هاي گذشته را با اطلاعات كافي پاسخ دهيد. در اين صورت بايد بتوانيد در كوتاه‌ترين زمان ممكن ، دو گزينه غلط را از ميان پاسخ‌ها حذف كنيد و در صورتي كه نسبت به دو گزينه باقي مانده به يك نسبت ترديد داريد، اولين گزينه‌اي را كه به هر دليل صحيح تلقي مي‌كنيد ، به عنوان پاسخ انتخاب نماييد.

۷) **بر نگرديد!** تجربه نشان داده است اكثر كساني كه پس از انتخاب پاسخ تست، بر مي‌گردند و دوباره گزينه‌هاي آن را بررسي و دست كاري مي‌كنند، با اشتباه و خطا مواجه مي‌شوند. در صورتي كه هيچ دليلي براي بازگشت و اصلاح تست وجود ندارد، به اين كار اقدام نكنيد.

۸) **يك بار بخوانيد، يك بار پاسخ دهيد!** سعي كنيد از مطالعه مكرر صورت تست و گزينه‌هاي آن پرهيز كنيد صورت تست را يك بار و به طور دقيق بخوانيد و بعد گزينه‌ها را بررسي كنيد. اگر پاسخ آن را نمي‌دانيد ، جلوي شماره تست علامت بگذاريد تا پس از اتمام همه‌ي تست ها، در صورت داشتن زمان، مجددا براي بررسي حل آن تلاش كنيد.

۹) **گزينه‌هاي هم معني ومترادف ، صحيح نيستند!** فقط يكي ازگزينه‌ها پاسخ صحصيح تست مي‌باشد ، پس گزينه‌هايي كه از معني و مفهوم مساوي برخوردارند ، جواب صحيح تست نمي‌باشند . پس سريعا آنها را حذف كنيد و در گزينه‌هاي باقي مانده به دنبال پاسخ صحيح بگرديد.

منبع: ایران کنکور

قطعنامه نخستین کنگره تاریخدانان ایران

اعضای شرکت کننده در نخستین کنگره تاریخ دانان کشور با تاکید بر ظرفیت ها و کاربردهای علم تاریخ در رشد و تحول توانمندی های دانشی و کارشناسی کشور، محورهای زیر را به عنوان راهبردهای کوتاه مدت و بلند مدت به منظور بازنگری و اصلاح وضع موجود این رشته و حصول به شرایط مطلوب مورد تصویب قرار دادند.

- لزوم تدوین سند راهبردی اصلاح و ارتقاء وضعیت آموزش تاریخ، ساماندهی جذب و حفظ معلمان تاریخ،کتب درسی تاریخ و بازآموزی و توانمند سازی مستمر معلمان در وزارت آموزش و پرورش، با بهره گیری از متخصصان و انجمن های علمی- تخصصی مربوط در کشور

- لزوم رصد، پیمایش و ارزیابی مستمر وضعیت رشته تاریخ در کشور توسط نهادها و انجمن های علمی تاریخ، به منظور اصلاح برداشت های غیرکارشناسی از موقعیت این رشته در کشور، و ارایه نظریات کارشناسی به نهادهای تصمیم گیرنده.

- لزوم اصلاح وضعیت کنونی آموزش تاریخ در مراکز آموزش عالی کشور و تدوین سند جامع تحول در رشته تاریخ توسط کارشناسان و نهادهای علمی این رشته در کشور.

- لزوم حمایت و تقویت نهادهای علمی رشته تاریخ در سطح آموزش و پرورش، دانشجویی، دانشگاهی و انجمن ایرانی تاریخ و برنامه ریزی برای انباشت و انتقال تجربیات نهادی و اجتماعی مربوط به این رشته در نسل های مختلف دانش آموخته تاریخ

- لزوم اصلاح نظام آموزش تاریخ در کشور با تکیه بر رویکرد پژوهش محورکردن آموزش و تربیت دانش آموختگان پژوهشگر و خلاق در این رشته.

- برای دست یابی به الگوهای مناسب پیشرفت و رشد کشور، لازم است نهادهای علمی و دانشگاهی نسبت به وضعیت کنونی جامعه ایران از نظر زمینه ها و عوامل تاریخی بازدارنده یا مقوم این امر، اهتمام لازم را در برنامه ریزی های علمی و پزوهشی صورت دهند.

- لازم است بازنگری در ساختار علمی و بهره گیری از دستاوردهای علم تاریخ در راستای تولید دانش معطوف به خلق و افزایش سرمایه های معنوی و اجتماعی کشور، توانمندسازی اجتماعی و نیل به جامعه ای پیشرفته و کارآفرین و مولد، از طریق تقویت رویکردهای آموزشی و پژوهشی معطوف به مسایل اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کشور، تاسیس رشته های جدید کاربردی در این رشته که برخوردار از برنامه جامع آموزش مهارت های ضروری این رشته باشد، بایسته است.تاسیس حوزه های آموزشی و پژوهشی مطالعات بین رشته ای در این خصوص راهبردی مناسب است.

-نظر به نیاز مبرم دستگاه ها و بخش های مختلف دولتی و خصوصی به بهره گیری از دانش کارشناسی فارغ التحصیلان رشته تاریخ، لازم است در خصوص جلوگیری از تعطیل این رشته در دانشگاه ها و خاصه در مقاطع تحصیلات تکمیلی اقدام عاجل به عمل آید. لازم است از توان، تجربه و دانش نهادها و جامعه تاریخی کشور نهایت استفاده توسط نهادهای ذیربط به عمل آید.

- برای ارتقاء جایگاه دانش آموختگان رشته تاریخ دستگاه های کشور که به کارگیری دانش و مهارت های تاریخی به منظور تحقق ماموریت ها و وظایف سازمانی آنان تعریف گردیده است، نسبت به تخصیص فرصت های شغلی و جذب و به کارگیری فارغ التحصیلان این رشته اهتمام ویژه مبذول دارند.

-لزوم بهره گیری نهادهای متولی تدوین کتب درسی در کشور از ظرفیت های کارشناسی و انجمن های علمی در عرصه های مختلف تالیف، و مراحل نظارت و ارزیابی

- لزوم حفظ و ارتقاء جایگاه سرمایه های معنوی و انسانی رشته تاریخ در کشور و تجلیل از مقام علمی، اجتماعی و فرهنگی استادان و پیشکسوتان و تدوین و تصویب آیین نامه های حمایتی و تشویقی لازم.

-لزوم تدوین نظام جامع اخلاق پژوهش در رشته تاریخ به منظور احتراز از آسیب های موجود و رشد و ارتقاء و ساماندهی فعالیت های این حوزه در کشور

-لزوم بررسی و ارزیابی وضعیت پژوهش های دانشجویی در کشور با هدف آسیب شناسی، ساماندهی و تدوین اسناد راهبردی این حوزه

-لزوم تاسیس دوره های تربیت پژوهشگر تاریخ در مقاطع مختلف در کشور به منظور آماده سازی دانش آموختگان این رشته جهت برطرف کردن نیازهای پژوهشی تاریخی در دستگاه های مختلف کشور.

-لزوم حمایت بخش های مختلف از پژوهش های بنیادی و کاربردی تاریخی در کشور و تقویت نهادها و بخش خصوصی دست اندرکار مطالعات تاریخی کشور.

-لزوم طراحی و استقرار نظام و سازمان تبدیل ایده به کار و ثروت اجتماعی و معنوی و ظرفیت سازی در روال های زندگی روزانه مردم در رشته تاریخ.

- تاکید اصلاح و بازبینی روال های موجود در عملکرد سازمان ها و دستگاه های متولی اسناد و نگاه داری مدارک تاریخی کشور با هدف ایجاد تعامل با نیروهای کارشناسی و متخصص و انجمن های علمی رشته تاریخ کشور در امور پژوهشی مربوط.

- توصیه به جامعه رسانه ای و ارتباط جمعی کشور جهت پرهیز از ورود غیر کارشناسی به مباحث تاریخی و مشوش سازی فضای جامعه با مباحث غیرکارشناسانه تاریخی و ایجاد آزردگی در شعور تاریخی مردم و تاکید بر استفاده از ظرفیت های علمی این رشته در کشور

- لازم است جامعه دانش آموخته تاریخ کشور با توانمندی های فکری و تخصصی خود از نهادهای علمی مانند انجمن ایرانی تاریخ و نظایر آن حمایت و پشتیبانی لازم را به عمل آورند.

اینترنت و تاثیر آن بر آینده رشته تاریخ ( قسمت دوم)

در شماره پیش بخش نخست راخواندیم. بخش دوم و پایانی در ادامه می آید:

مورخین و اسناد دیجیتال
گرچه در دو دهه گذشته تحولات صورت گرفته در دنیای الکترونیک، دستیابی به اسناد و مدارک مورد نیاز را آسانتر نموده، اما پیامدهایی نیز به همراه داشته که این امر به نوبه خود به کارگیری اسناد، انتخاب و از بین رفتن آنها، چگونگی نگهداری و دستیابی آنها، ماهیت و معنا، و حتی صحت و سقم اسناد را تحت تاثیر قرار داده است. در طی سالیان گذشته آفرینش، نگهداری و بازیابی اسناد تاریخی دچار تحولاتی شده و از اسناد کاعذی و ثبت بر روی کاغذ فاصله گرفته است. به نظر می رسد در دنیای جدید مفهوم کلی« سند چیست؟» با تغییراتی مواجه شده است. تغییرات ایجاد شده همچنین تأثیر به سزایی در نگهداری اسناد، بررسی صحت و سقم آنها و استفاده مورخین از این اسناد خواهد داشت. مورخین با مفاهیم اصلی و منشاء یک سند و درستی آن در دنیای اسناد کاغذی آشنایی دارند، اما قوانین و مقررات سنجش اعتبار اسناد در عصر دیجیتال تغییر کرده و مورخین می بایست خود را برای این تغییرات آماده کنند. در حال حاضر تحقیقات مورخین معاصر در زمینه اطلاعات بایگانی شده بر مبنای مطالعه اسنادکاغذی بنا شده و حتی استفاده از تکنولوژی های جدید نیز بر مبنای استفاده از اسناد کاغذی گذشته مورد بهره برداری قرار می گیرد این در حالی است که در عصر جدید بسیاری از اطلاعات و اسناد به صورت الکترونیکی و در فرمت ها و قالب های مختلف در حال انتشار است که هیچ پشتوانه کاغذی نداشته و اصل و محور همان سند دیجیتال منتشر شده و فضای مجازی می باشد.”حجم بالای اطلاعات منتشر شده در فضای مجازی و گسترش روز افزون آن”، “تصمیم گیری درباره اینکه کدام یک از اسناد می بایست حفظ، ذخیره و نگهداری شود و چه اسنادی نیاز به نگهداری آن نیست و می بایست از بین برود"، "چگونگی حفظ و نگهداری اسناد دیجیتال" و همچنین "متولی حفظ و ضبط اسناد دیجیتال دولتی و مردمی در ایران" و" استاندارد بودن نرم افزارهای مورد استفاده توسط سازمان ها جهت حفظ اسناد و بایگانی " از جمله چالش های پیش روی عصر جدید متولیان و مراکز نگهداری اسناد می باشد. به عبارت دیگر در دست داشتن نسخه دیجیتالی اسناد و مدارک برای مطالعه ، پژوهش و حفظ اصل این سرمایه های فرهنگی یکی از نگرانی های اساسی است که می بایست چاره ای برای آن یافت. یکی از مهمترین مسائل در روش پژوهش در اسناد دیجیتالی، فقدان مادی این اسناد به عنوان یک منبع تحقیقی است، زیرا ماهیت این اسناد به صورت مجازی است ( و نه عینی مانند کاغذ و چاپ). اما به اعتقاد برخی دانشمندان حوزه تاریخ نگاری، اسناد و مدارکی که اساس و پایه یک تحقیق را شکل می دهند، می بایست ثابت، تعریف پذیر، قابل شناسایی و تباهی ناپذیر باشند. در این صورت می توان این اسناد و مدارک را تجزیه و تحلیل کرده و مورد انتقاد و تفسیر قرار داد(مینوتی،1386، ص67).
همچنین تکنولوژی، نرم افزارها و فرمت داده های دیجیتالی نیز به سرعت در حال تغییر است و آنچه که بیش از یک مشکل است کهنگی و منسوخ شدن شیوه های گرد آوری الکترونیکی اطلاعات است. شاید بهترین مثال دراین زمینه مثال فلاپی دیسک ها باشد که در دهه های گذشته مورد استفاده قرار گرفته و ممکن است در آینده غیر قابل خواندن و استفاده باشد، کما اینکه اکنون دیگر کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. به طور مثال شبکه(7) BBC در سال 1986 حجم زیادی از اطلاعات خود را بر روی دیسک های لیزری 12 اینچی که بوسیله ابرکامپیوتر هایBBC (اوج تکنولوژی اواسط دهه 80 میلادی) قابل استفاده بود ذخیره کرد؛ اما تنها پس از ده سال تمامی این تکنولوژی ها کهنه و منسوخ شد و تا سال 2000 تعداد محدودی از دستگاهها قادر به خواندن این اطلاعات از روی دیسک ها بودند (همپشایر و جانسون، 2008)(8)
این مساله بسیار مهم است که در رابطه با مخازن حافظه اسناد تاریخی دیجیتالی، قواعدی می بایست پیاده شود که در سطح بین الملی مورد پذیرش باشد و مسوولان حفظ و نگهداری اسناد دیجیتالی، غیر قابل تغییر بودن آن و امکان مبادله و ارتباط همگانی با آن را تضمین کنند. به عبارت دیگر بایستی ملاک هایی یکسان و قابل پذیرش در سطح بین المللی برای حافظه های دیجیتالی رایانه ها، مورد توافق قرار بگیرد که بتواند همه اسناد و مدارک موجود در مخزن های دیجیتالی را از هرگونه فساد و تغییر پذیری عمدی و غیر عمدی در امان نگه دارد. (مینوتی، 1386، ص75).

اسناد دیجیتال و مشکلات پیش رو
عصر دیجیتال مشکلات جدید دیگری را نیز پیش روی مورخین قرار داده است. نه تنها دیگر بایگانی نهادها و سازمان های دولتی دیجیتال می شوند بلکه بخشی از زندگی اجتماعی انسان ها نیز به صورت گسترده ای بر روی وب در شبکه اینترنت یافت می شود. نامه های شخصی افراد به صورت الکترونیکی در می آیند. گستره وسیعی از تالارهای چت و گفتگو، شبکه های مجازی به سرعت در اینترنت در حال افزایش هستند. بسیاری از شهروندان از اینترنت برای حفظ تماس های روزانه خود استفاده می کنند. بخش عظیمی از ارتباطات اجتماعی جوانان از طریق رسانه های دیجیتال اعم از اینترنت و پیامک صورت می پذیرد. ارتباطات تلفنی به سوی دیجیتالی شدن حرکت کرده و حتی در برخی مراکز از چت های تصویری و کنفرانس های ویدئویی برای برقراری تعامل و ارتباط استفاده می شود بسیاری از خدمات دولتی به صورت الکترونیکی ارائه و تکمیل بسیاری از فرم های اداری از طریق پایگاههای اینترنتی صورت می گیرید. در واقع زندگی مجازی با زندگی حقیقی در هم آمیخته شده و از قوانینی تبعیت می کند که به طور قابل توجهی با اشکال زندگی گذشته متفاوت است. معلوم نیست آیا گزارش این تعاملات و ارتباطات در جایی که مورخین در آینده بتوانند بدان دسترسی داشته باشند ثبت و ضبط می شود؟ از سوی دیگر یکی از مشکلات بزرگ این شبکه جدید دیجیتالی آن است که کمتر کسی می تواند با اطمینان از هویت شما در آن سو خبر داشته باشد.چگونه مورخان می خواهند در آینده تاریخ زندگی آدمیان در این عصر را بر روی صفحه مانیتور بنویسند در حالی که معلوم نیست چه کسی عمل می کند؟ تا چه حدی عمل کننده انسان است؟ ماشین است؟ و یا ترکیبی از این دو؟ (پوستر، 2004)
بی ثباتی مواد دیجیتال نیز از دیگر مشکلات نگهداری اسناد تاریخی است. موضوع نگهداری مواد آرشیوی از کهن ترین شکل آن نظیر نسخ خطی و اسناد و مدارک تاریخی گرفته تا جدیدترین آنها مانند سی دی ها، دی وی دی ها و منابع وب بنیاد، همواره یکی از چالش های اصلی آرشیویست ها بوده است. با این حال به نظر می رسد که مواد چاپی در مقایسه با مواد دیجیتالی از مقاومت و پایداری به مراتب بیشتری برخوردارند. اداره استاندارد و فناوری امریکا عمر مفید سی دی رام ها و دی وی دی ها را در بهترین شرایط بین 20 تا 200 سال تخمین زده است (کوهن، 1388،ص24). با این وجود،موضوع بی ثباتی مواد آرشیوی در حوزه آرشیوهای وب بنیاد از نوعی دیگر است. دستیابی به مواد آرشیوی وب بنیاد، نیازمند دستیابی به شبکه اینترنت است. یکی از وجوه بی ثباتی مواد دیجیتال وب بنیاد، عدم بایگانی مناسب مواد توسط وب سایت ها، حذف آنها از روی پایگاه ها، هزینه بالای نگهداری دائمی آنها بر روی فضای مجازی و گاهی اوقات تغییر آدرس اینترنتی(URL) برخی از منابع یا وب سایت های در برگیرنده این گونه منابع است (مینوتی،98، ص1386). مثلا ما تصمیم می گیریم متنی را نسخه برداری نکنیم و توسط اینترنت به اصل آن ارجاع دهیم. اما با گذشت زمان این پایگاه ارجاعی ما ممکن است دستخوش تحولات و تغییراتی شوند و حتی گاهی ممکن است که این متون دیجیتالی به مرور زمان از شبکه حذف شوند. به عبارت دیگر شاید این ارجاع در متن اصلی محتوای خویش را از دست بدهد و درآن صورت ارجاع به آن کاملا بی معنا و بی فایده خواهد بود( شارقی،1387، ص 2).
ما ناگزیر خواهیم بود به سوی آینده ای پر کار در وب سایت ها حرکت کنیم، حرکتی که می تواند آثار و تبعات موثری را در پی داشته باشد. به همین دلیل مورخین می بایست تغییرات عمده و اساسی صورت گرفته در اسناد و مدارک موجود تاریخی که عمدتاً به صورت دیجیتال در آمده و در آرشیو های الکترونیکی نگهداری می شود را در تحقیقات آتی خود در نظر داشته باشند. این امر به نوبه خود به کارگیری مدارک در تحقیقات، نگهداری از آنها، دستیابی به این اطلاعات و حتی ماهیت و معنای صحت اسناد را تحت تاثیر قرار خواهد داد(همپشایر و جانسون، 2008).
در یک دهه گذشته بسیاری از مدارک و اوراق تاریخی، از حالت اطلاعات ثبت شده بر روی کاغذ یا دیگر موارد به اطلاعات دیجیتالی تغییرشکل کرده است. این روند نشان از آن دارد که در آینده ای نه چندان دور دیجیتالی شدن بسیاری از اسناد، پدیده ای رایج و مرسوم خواهد شد. از این روست که آشنایی با رسانه های جدید و ابزارهای نوین فناوری های اطلاعات و ارتباطات یکی از ضرورت های انکار ناپذیر آموزش و پژوهش تاریخ در امروز و فردای ایران است. دانشجویان، استادان و محققان تاریخ،قبل از آنکه دیر شود، می بایست به صورت روز افزون خود را برای استفاده از این ابزارها توانمند سازند. در کلاس های «روش شناسی» و «روش پژوهش های تاریخی» نیز یکی از سرفصل هایی که باید بدان توجه کافی نشان داده شود تاکید بر ضرورت استفاده از علوم کمکی است که باید بر جایگاه پر اهمیت آن تاکید گردد. امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت تدوین و تصویب درسی با عنوان "پژوهش های تاریخی و دنیای دیجیتال "یا "تاریخ و اینترنت" احساس می شود ( فرهانی، 1388، ص5)
مورخان در شرایط کنونی بایستی یک قدم فراتر رفته و علاوه بر مواجه شدن با چالش های عصر جدید، مشاوره هایی نیز به سیستم های بایگانی و حتی طراحین نرم افزارهای دیجیتالی مورد استفاده توسط نهادها و سازمان های مختلف بدهند. اینکه چگونه و چه مدارکی باید حفظ و کدامیک می بایست از بین برود؟ به علاوه آنها می بایست شناختی از اصل و منشاء مدارک در دنیای دیجیتال داشته باشند. در صورتی که مورخان بخواهند نیازهای آتی خود را برآورده سازند از هم اکنون می بایست به فکر بوده و با تازه های عصر دیجیتال آشنا باشند. در غیر این صورت ممکن است فرصت زیادی از دست برود و صدماتی نیز به واسطه عدم استفاده از این قابلیت ها بوجود بیاید. (همپشایر و جانسون، 2008)

نتیجه :
ورود هر تکنولوژی، پیامدهای خاص فرهنگی و اجتماعی خود را به همراه خواهد داشت. کما اینکه ورود تکنولوژی "ضبط صدا و تصویر" شاخه ای از تاریخ با عنوان « تاریخ شفاهی»(9) را به همراه داشت. به نظر می رسد ورود رسانه های نوینی نظیر اینترنت نیز شاخه های جدیدی را در حوزه تاریخ ایجاد خواهند کرد. بنابرایناساتید و دانشجویان رشته تاریخ می بایست دانش کافی درباره روند تحولات عصر دیجیتال جهت ثبت تاریخ آینده داشته باشند. قطعاً طراحی واحدهای درسی (فرهانی، 1388، ص 5) با عنوان "تاریخ دیجیتال" و یا "تاریخ و رایانه"، همچنین راه اندازی" انجمن تاریخ و رایانه" در ایران – که البته در بسیاری از کشورها از جمله کانادا، امریکا و استرالیا حدود یک دهه از فعالیت چنین تشکل هایی می گذرد- می تواند از یک سو دانشجویان و اساتید تاریخ ایران را با این مقوله آشنایی بیشتری بخشیده و همچنین علاقمندان به این حوزه را برای پژوهش و پیگیری هدفمند این مبحث کمک نماید.
اما از سویی دیگر با توجه به دیجیتالی شدن بسیاری از اطلاعات مورد نیاز مورخین، بررسی منابع دیجیتال و داده های دیجیتالی عصر حاضر و طبقه بندی و حفظ و نگهداری از آنها نیز ضروری به نظر می رسد. لذا نگهداری از اسناد دیجیتال یکی از مقولاتی است که مورخین و آرشیوست ها از هم اکنون می بایست به فکر بوده و با شناخت دقیق از تکنولوژی های روز دنیا و تعامل مناسب با طراحان وب سایت ها، وبلاگ ها، نرم افزار و سخت افزار های مختلف کامپیوتری ، انتظارات خود را به آنان منتقل کنند تا در طراحی و تکمیل تکنولوژی های عصر جدید دغدغه های مورخین نیز در نظر گرفته شود.
نکته ای که از هم اکنون مورخین می بایست به فکر آن باشند، حرکت بسیاری از نهادهای دولتی ایران به سوی ارائه خدمات الکترونیک است ، روندی که منتج به تولید حجم زیادی از داده ها و در نتیجه اسناد دیجیتالی خواهد شد و در آینده، بسیاری از این اسناد ابزار کار مورخین می تواند باشد. لذا حفظ و صیانت از آنها همواره می بایست یکی از دغدغه های مورخین بوده و در تعاملی مناسب با متولیان امر، آنها را نسبت به اهمیت این موضوع آگاه نمایند. البته در سال 1388 معاون رییس جمهوری ایران طی بخش نامه ای(10) سازمان اسناد ملی ایران را متولی این امر شناخت و موظف به ثبت و ضبط و نگهداری از اسناد دیجیتال سازمان های دولتی دانست؛ ولی متاسفانه به نظر می رسد تا کنون قدم موثری در این زمینه برداشته نشده و قوانین مشخص الزام آوری برای سازمان ها و نهادهای مختلف اداری دولتی در ایران جهت ثبت و ضبط اسناد دیجیتال خود و تحویل آنها به سازمان اسناد ملی وضع نگردیده است. از سوی دیگر ما در فضای مجازی روزانه شاهد انتشار حجم زیادی از داده های دیجیتالی از سوی بدنه مردم می باشیم ( اعم از یاداشتها، خاطرات, عکس ها، فیلم ها و...) که هر کدام در آینده می تواند برای مورخین ارزشمند و به عنوان یک سند تاریخی مورد قضاوت قرار گیرد. متاسفانه در این زمینه چندان کاری از سوی دولت و همچنین از سوی طراحان و برنامه نویسان نرم افزارهای مختلف کامپیوتری صورت نگرفته و این احتمال وجود دارد که دیر یا زود با توجه به عدم ثبات بسیاری از این داده های دیجیتالی در فضای مجازی، شاهد از دست رفتن آنان باشیم.


۷- بی‌بی‌سی (به انگلیسی: British Broadcasting Corporation؛ به معنی بنگاه سخن‌پراکنی بریتانیا .

8- Hampshire, Johnson

۹- تاریخ شفاهی یکی از شیوه‌های پژوهش در تاریخ است که به شرح و شناسایی وقایع، رویدادها و حوادث تاریخی بر اساس دیدگاه‌ها، شنیده‌ها و عملکرد شاهدان، ناظران و فعالان آن ماجراها می‌پردازد.
10- طی بخشنامه ﺷﻤﺎره 38951/260969 مورخه26/12/1388 هیات دولت ، متولی اصلی حفظ و نگهداری اسناد الکترونیک ایران ، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران شناخته شده و کلیه و وزارتخانه ها و سازمانها ملزم به در اختیار قرار دادن یک نسخه از اسناد دیجیتال خود به این سازمان شده اند.


منابع:
اسلوین، جیمز(1381)، اینترنت وجامعه. ترجمه علی راد باوه و عباس گیلوری. تهران: انتشارات کتابدار.
ایمانوئل،کاستلز(1385)، عصر اطلاعات (اقتصاد،جامعه وفرهنگ). ترجمه حسن چاوشیان، احدعلیقلیان وافشین خاکباز. تهران: انتشارات طرح نو
پایگاه تحقیقاتی تبیان، تاریخ نگاران عصردیجیتال- بهمن ماه 1390
شارل، ساماران و همکاران(1370)T، روش های پژوهش در تاریخ، ترجمۀ ابوالقاسم بیگناه، غلامرضا ذات علیان،مهدی علایی، اقدس یغمایی، مشهد، آستان قدس رضوی.
شارقی، سیما (1388). آينده آرشيو وتحقيقات تاريخي ، فصلنامه گنجینه اسناد، شماره 76 .
رولاندو، مینوتی (1386)، اینترنت و حرفه تاریخ نگاری، ترجمه حسن فرشتیان، قم، انتشارات پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
فرهانی منفرد، مهدی(1388)، تاریخ و رسانه، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 129، آذر ماه.
کوهن، دانیل جی(1388)، تاریخ و دو دهه شبکه جهانی پهنا، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ویژه نامه تاریخ و رسانه، شماره 129، آذر ماه.

tebyan
Hampshire,Johnson, the Digital World and the Future of Historical Research.(2010). Avalible at tcbh.oxfordjournals.org, 2010/12/9
http://fa.wikipedia.org/1389/11/10
The American Association for History and Computing , http://theaahc.org
Mark Poster, History in the Digital Domain, 2004- www.humanities.uci.edu/mposter,
2010/11/14

روح اله صفری مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان- safary552@gmail.com
علی اکبر تشکری عضوهیات علمی گروه تاریخ دانشگاه یزد

پایان

ااینترنت و تاثیر آن بر آینده رشته تاریخ

چکیده
حضور پدیده اینترنت در دو دهه اخیر در بسیاری از کشورها، تحولات مثبت بسیاری را به همراه داشته و حوزه تحقیقات و پژوهش های علوم انسانی، مخصوصاً تاریخ ، نیز از این تحولات به دور نبوده و نیست. به نظر می رسد استفاده از این پدیده در حوزه های علمی و پژوهشی، با تمامی قابلیت ها و امکاناتش، همانند هر ابزار دیگری دشواری ها و خطرات خاص خود را به همراه داشته است. رشته تاریخ ومحققین علوم انسانی در آینده ای نه چندان دور درمواجه با این پدیده جدید با تهدید ها و چالش ها ی بسیاری مواجه خواهند بود.
در این مقاله ضمن توجه به مسالة"پيشينه شبکه جهانی اینترنت و تولید اسناد دیجیتال در این شبکه"، "جنبه هاى مختلف تأثیر شبکه جهانی اینترنت بر آینده تاریخ و تاریخ نگاری"،" فواید و مضرات احتمالی تعامل اینترنت با تاریخ "وهمچنین" آینده اسناد دیجیتال" موضوعاتی است که به تفصیل مورد بحث قرار می گیرد.

کلید واژه ها:
تاریخ دیجیتال، اینترنت، اسناد، تاریخ نگاری(1)

مقدمه:
رايانه و نرم افزارهاى مرتبط با آن و همچنين شبکه جهانى اينترنت، نمونه ای از ابزارهایی است كه امروزه جايگاه مستحكمی در جهان يافته است. نرم افزار های رایانه ای امروزه نقش مؤثر و فراگیری در تولید، تکثیر و تغییر محصولات تصویری، صوتی و نوشتاری داشته و فعالان عرصه شبکه جهانی اینترنت توانسته اند در حوزه های برقراری ارتباط، جستجو، گسترش کتابخانه های دیجیتالی، انتشار اسناد و ثبت و ضبط داده ها، قابلیت های فوق العاده خود را بکار گیرند. اما با وجود تمامی نقاط قوت نرم افزارهای جدید و قابلیت های بالای اینترنت به نظر می رسد مورخین در آینده ای نه چندان دور با تهدید ها و چالش هایی همچون "بی ثباتی مواد آرشیوهای وب بنیاد"، " عدم بایگانی مناسب داده های دیجیتالی" که بسیاری از آنها ممکن است ارزش تاریخی داشته باشند ، "حذف و تغییر آنها از روی پایگاه ها" ، " تغییر آدرس های اینترنتی(URL)(2) برخی از منابع یا وب سایت ها " و همچنین " فقدان قوانین مشخص و مدون در زمینه ضبط و نگهداری اسناد دیجیتال در سازمان ها و نهادهای اداری " مواجه باشند.
گسترش روزافزون رسانه های جدید به ویژه شبکه جهانی اینترنت و تولید و انتشار داده های جدید در سطح جهان، که بسیاری از این داده ها می تواند در روند تدوین تاریخ معاصر به کار مورخان بیاید، نشان از آن دارد که گسترش رسانه های جدید به خصوص اینترنت بر روند وقایع نگاری و تاریخ نویسی در آینده تاثیر خواهند داشت. با پیدایش اینترنت همه مردم به نوعی در حال جمع آوری اطلاعات خود هستند و به نوعی وظیفه وقایع نگاری را بر دوش می کشند. گسترش وب سایت ها، وبلاگ ها، شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک،توییترو ... کمک کرده که بسیاری از مردم بتوانند اطلاعات مربوط به خود و روند تحولات زندگی شان را در فضای مجازی منتشر نمایند. معلوم نیست مورخان چگونه باید دریابند که کدام یک از این وقایع و اطلاعات دیجیتال، با این حجم بالا و وسیع، مهم بوده و تاریخ آینده را بر اساس این منابع جدید چگونه باید نوشت. بر خلاف اعصار گذشته که بسیاری از مورخین با کمبود منابع و اسناد مواجه بودند، در این عصر ازدیاد و وفور منابع و اسناد است که موجب سردرگمی آنان خواهد شد. به گفته تامشینفلد(3) (به نقل از تبیان، 1389) مورخان امروزی به جای جست وجو در اسناد، با حجم وسیعی از اطلاعات سر و کار دارند و هر چه بیشتر می گذرد آنها بیشتر سر در گم می شوند که کدام یک ارزش نگهداری و ثبت در تاریخ را دارند. با توجه به انتشار این حجم از اطلاعات و ثبت و ضبط خودکار بسیاری از وقایع و حوادث، ممکن است که در وظیفه و رسالت مورخان در دهه های آینده شاهد تغییر و تحولاتی باشیم. به اعتقاد اریک اشمیت(4) - بنیانگذار گوگل- این تغییرات و انتشار این حجم از اطلاعات در نهایت تغییر شغل مورخان را به همراه خواهد داشت (همان، 1389).

مورخان در عصر اینترنت
قرنی راکه در آغاز دومین دهه از آن هستیم را بسیاری قرن «انفجار اطلاعات» نام نهاده اند. اریک اشمیت به این نکته مهم اشاره می کند که "در این عصر ما هر دو روز یکبار با حجم وسیعی از محتوا روبرو می شویم که هم اندازه کل حجم محتوایی تاریخ قبل از تمدن بشر تا سال 2003 است" ( تبیان،1389). در این قرن رسانه ها دیگر تنها در فیلم و عکس و روزنامه های کاغذی خلاصه نمی شوند. رسانه های نوظهوری همچون شبکه جهانی اینترنت و نرم افزارهای وابسته، آنچنان جایگاهی یافته اند که بسیاری از رسانه های سنتی را تحت الشعاع خود قرار داده اند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد، سازمان ها و نهادها ناگزیرند به این پدیده روی آورده و از توانمندی های آن بهره مند شوند. حضور شبکه اینترنت در دو دهه اخیر تحولات مثبت زیادی را در بسیاری از کشور ها و از جمله ایران ایجاد کرده است؛ حوزه تحقیقات و پژوهش های علوم انسانی، به خصوص در رشته تاریخ نیز از این تحولات به دور نبوده است.
یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه روش شناسان هر علمی قرار دارد ارتباط یک علم با سایر علوم، به طور اعم، یا علوم دیگر به طور اخص است. تاریخ نیز به عنوان یک علم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست. اگر دانش تاریخ به صورت سنتی با ادبیات و یا علم حدیث، کلام و یا علوم دیگر پیوند داشته امروزه باید به عرصه های دیگری نیز توجه داشته باشد. پدیده اینترنت یکی از مقولاتی است که مورخان در دنیای معاصر خود را ناگزیر از ارتباط و تعامل با آن دیده و ضروری است که در حسن و قبح، نحوه تعامل و تاثیر و تاثرات آن اندیشیده و تدبیر کنند (فرهانی، 1388، ص1).

شبکه جهانی اینترنت
اینترنت را شاید بتوان گسترده ترین سامانه‌ای دانست که تاکنون به دست انسان طرّاحی، مهندسی و اجرا گردیده‌است. سابقه این شبکه عظیم جهانی به دهه ی۱۹۶۰ باز می گردد؛ زمانی که آژانس های نظامی ایالات متحده امریکا بر روی پروژه های تحقیقاتی برای ساخت شبکه ای مستحکم سرمایه گذاری نمودند. این پژوهش سبب شد تا مشارکت های جهانی آغاز گردد و از اواسط دهه ۱۹۹۰، اینترنت به یک شبکه همگانی و جهان‌شمول تبدیل شود. وابسته شدن غالب فعّالیت‌های بشر به اینترنت در مقیاسی بسیار عظیم و در زمانی چنین کوتاه، حکایت از آغاز یک دوران تاریخیِ نوین در عرصه‌های گوناگون علوم، فن‌ّآوری، و به خصوص در نحوه تفکّر انسان دارد. (وب سایت ویکی پدیا، اینترنت، 1390)
بر اساس برخی آمارهای موجود، ایران با بیش از هفتاد میلیون نفر جمعیت، بیست و سه میلیون کاربر اینترنت دارد که بالغ بر ۳۴ درصد کل جمعیت کشور را شامل می شود. بر اساس آماری دیگر به نقل از گاردین، ایران زمانی با داشتن نزدیک به هفت میلیون و ۵۰۰ هزار مصرف کننده اینترنت، بعد از اسرائیل بالاترین میزان استفاده از اینترنت را در خاورمیانه داشته‌است (همان، 1389).

اینترنت و تولید اسناد دیجیتال
با گسترش اینترنت و دسترسی همگانی به آن، بسیاری از مردم و حتی سازمانها و نهادهای اداری دولتی و غیر دولتی تصمیم به انتشار اخبار و اسناد خود در این شبکه گرفته اند. امروزه شاهد پدیده هایی همچون وب سایت یوتیوب(5) در فضای مجازی هستیم که روزانه فیلم های مستند فراوانی را از سراسر جهان منتشر می کند. فیلم هایی که بسیاری از آنها توسط مردم عادی بارگزاری و به روز می شود و حتی بسیاری از رسانه های معتبر دنیا از این فیلم ها در پخش گزارش ها و اخبار خود استفاده می کنند. بسیاری از این فیلم های چند دقیقه ای تا چند ساعتی، در آینده می تواند مورد قضاوت و بررسی مورخان قرار گرفته و حاوی ارزش تاریخی به عنوان یک" سند" باشد.
پایگاه دیگری نظیر فیس‌بوک(6) که هم اکنون به طور رایگان در اختیار مردم جهان قرار دارد و بسیاری از شخصیت های سیاسی، هنرمندان، ورزشکاران و مردمان عادی از سراسر جهان، همانند زندگی حقیقی خویش ، دارای یک زندگی مجازی نیز بر روی این شبکه ها می باشند. آنها روزانه دیدگاه ها، نقطه نظرات و حتی بسیاری از اسناد شخصی خود اعم از فیلم، عکس و دیگر اطلاعات را بر روی این شبکه بارگزاری می کنند، که بسیاری از این اطلاعات در آینده می تواند به عنوان یک سند برای مورخین محسوب شود.
از سوی دیگر رسانه های جدیدی با کمک اینترنت توانسته اند «زمان» را در چرخه انتشار انتقال آگاهی های تاریخی به حداقل رسانده و امکان ارتباط میان مورخان و مخاطبان آنها را، با حداقل واسطه فراهم کنند. در پرتو این امکانات تولید، حفظ، انتشار و انتقال شواهد تاریخی مربوط به گذشته و همچنین رخدادهای جهان معاصر برای مورخان آسان تر شده است (فرهانی، 1388، ص 3).
اما به نظر می رسد با توجه به نوپا بودن پدیده ی اینترنت، گسترش روزافزون این شبکه و تولید بالای حجم اسناد و اطلاعات دیجیتال، نقاط قدرت و ضعف این پدیده و عواقب احتمالی آن چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. اکنون در سومین دهه استفاده از شبکه جهانی اینترنت می توانیم تصویر واقع بینانه تری از این پدیده و معایب و مزایای احتمالی آن داشته باشیم. تا کنون انتظار جامعه دانشگاهی از وب سایت ها عمدتاً در حد انتشار تازه های علمی و جستجو کردن محدود شده بود. آنچه به آن کمتر توجه شده است، مفاهیمی همچون دسته بندی و خوشه بندی اطلاعات، جمع آوری اطلاعات تاریخی از روی شبکه جهانی اینترنت و تحلیل ارتباط میان این اطلاعات به کمک نرم افزارها و یا حتی وقایع نگاری با استفاده از اطلاعات روی شبکه اینترنت و با کمک نرم افزارهای رایانه ای است. توانمندی هایی که تا کنون کمتر توسعه یافته اما واجد امکان خلق نوع جدیدی از تاریخ نگاری در آینده خواهد بود.(کوهن، 1388،ص20).
در هر صورت اگرچه این رسانه در ابتدای راه است اما برای رشته تاریخ و مورخان تا کنون مزایای بسیاری داشته است. برقراری ارتباط میان عموم مردم فارغ از موقعیت جغرافیایی آنها، ارتباط همزمان بین آنها، امکان ذخیره سازی و ارسال حجم زیادی از اطلاعات و کد گزاری برای سهولت جستجو و به روز رسانی، از جمله توانمندی های اینترنت به حساب می آید.

مورخان در وب می توانند مطالب خود را با مجموعه بیکران منابع، متون، نگاره ها، جداول و تصاویر کامل کنند و حتی به مطالب غیر حرفه ای که هیچگاه امید کتاب شدن ندارند دست یابند (همان، ص20). به علاوه با توجه به فضای باز اینترنت می توان به جای تمرکز بر روی رهبران سیاسی حکومتی بر روی بدنه ملت ها و دیدگاههای آنان نسبت به وقایع و حوادث مختلف تمرکز کنند. اما قطعاً چنین پیوندی میان تاریخ و رسانه های جدیدی همچون اینترنت و نرم افزارهای وابسته به آن در عین سودمندی برای هر دو سوی این ارتباط، با خطرهایی نیز همراه است. امروزه با وجود نرم افزارهای قدرتمند ویرایش فیلم و عکس امکان اعمال هر نوع تغییر و تحریفی در عکسها، فیلمهای تاریخی و اسناد دیجیتالی وجود دارد. این تغییرات می تواند با چنان دقت و ظرافتی صورت گیرد که حتی متخصصین نرم افزارها نیز گاهی موفق به تشخیص آن نشوند. با این نرم افزارها می توان یک واقعیت تاریخی را جعل یا تحریف کرد که به مرور زمان این جعل و تحریف ها می توانند موجب سلب اعتماد مورخان نسل آینده از اینگونه روایات و اسناد شوند (فرهانی، 1388، ص3). با توجه به نکات اشاره شده، عجیب نیست که بسیاری از مورخین و دانشمندان علوم انسانی با احتیاط و سوءظن به این پدیده بنگرند. اما دیر یا زود فرایند جدیدی از مطالعه تاریخ فقط به شکل آنلاین ممکن خواهد بود و لذا بی معناست که ما از وب همانند منابع کاغذی انتظار داشته باشیم(کوهن،1388 ص17). البته مورخان باید این نکته را در نظر بگیرند که این پیامدها جزیی از طبیعت پدیده اینترنت است. به هر حال اگر مورخین برای تقویت نقاط مثبت و کاهش نواقص آن از هم اکنون به فکر نباشند قطعاً در آینده مشکلات استفاده از این پدیده تشدید خواهد شد.


1-Digital History, Internet, documents, Web, historiography

۲- نشانی وب یا نشانی اینترنتی (Uniform Resource Locator) یوآرال مشخص‌کنندهٔ موقعیت مکانی و نحوهٔ واکشی یک منبع در اینترنت یا شبکه‌هایی مشابه اینترنت است.

3- Tom Scheinfeldt
4- Eric E. Schmidt

۵- یوتیوب(YouTube)یکی از مهم‌ترین و معروف‌ترین سایت های به اشتراک ‌گذاری ویدیو است.یوتیوب به وسیله چاد هرلی، استیون چن و جواد کریم به وجود آمد که هر سه از کارمندان شرکت Pay Palبودند .دامنه یوتیوب در ۱۵ فوریه ۲۰۰۵ ثبت شد و سایت به تدریج در ماه‌های بعد راه‌اندازی شد. شش ماه بعد در ماه می ۲۰۰۵ سایت به طور رسمی و عمومی افتتاح شد. در ۱۳ نوامبر به دنبال موفقیت خیره‌کننده یوتیوب، گوگل یوتیوب را به مبلغ ۱۶۵۰ میلیون دلار خرید.بر اساس آمار منتشر شده اگر کل زمانی که مردم صرف تماشای یوتیوب کرده اند را محاسبه کنیم برابر با ۹۳۰۵ سال خواهد بود.هر روز ۶۵ هزار ویدیو در یوتیوب بارگذاری می‌شوند وتخمین زده می‌شود تعداد ویدیوهای یوتیوب ۱۰۰ میلیون عدد باشد. بنابر آمار تا ماه نوامبر ۲۰۱۰، در هر ۶۰ ثانیه ۳۵ ساعت فیلم در یوتیوب بارگذاری می‌شود.(http://fa.wikipedia.org/wiki ۸۹/۱۲/۱۱
۶- فیس‌بوک(Facebook) ، شرکت ایجاد کننده وب‌گاه فیس‌بوک است که در ۴ فوریه ۲۰۰۴ به وجود آمد. این پایگاه از شبکه‌های اجتماعی مجازی است که به واسطه آن می‌شود با دوستانی که دارای حساب کاربری در فیس بوک هستند عکس، فیلم یاپیغام به اشتراک گذاشت. فیس بوک هم اکنون به طور رایگان در اختیار مردم جهان قرار دارد.وب‌گاه فیس‌بوک بیش از پانصد میلیون کاربر دارد و هم‌اکنون به ۴۰ زبان از جمله فارسی، قابل دسترس بوده و ۷۰ درصد از کاربران آن در خارج از ایالات متحده هستند.کاربران در فیس‌بوک دارای یک صفحه شخصی هستند. می‌توانند گروه تاسیس کنند و یا در گروه‌های دیگر عضو شوند. کاربران می‌توانند برای خود آلبوم عکس بسازند و دوستانشان را انتخاب کنند و به لیست دوستان اضافه کنند. 11/12/89 http://fa.wikipedia.org/wiki

روح اله صفری مدیر انتشارات جهاد دانشگاهی واحد اصفهان- safary552@gmail.com
علی اکبر تشکری عضوهیات علمی گروه تاریخ دانشگاه یزد

معرفي سايت هاي تاريخي

 

كتابخانه ملي ايران www.nlai.ir

موسسه تاريخ معاصر www.iichs.org

سايت كتابخانه مجلس www.majlislib.com

مركز دايره المعارف بزرگ اسلامي www.cgio.org.ir

سايت كتابخانه دانشگاه تهران www.ut.ac.ir

پژوهشگاه اطلاعات و مدارك علمي ايران www.irandoc.ac.ir

مجموعه سعدآباد www.sadmu.com

دانشنامه جهان اسلام encyclopediaislamica.com

دانشگاه شهيد بهشتي www.sbu.ac.ir

انجمن ايراني تاريخ www.ishistory.ir

مركز اسناد ملي ايران www.nlair.ir

پژوهشكده تاريخ اسلام www.pte.ac.ir

مركز اسناد انقلاب اسلامي www.irdc.ir

انجمن ايراني تاريخ اسلام sih.ir

كتابخانه اسناد ملي آستان فدس رضوي www.aglibrary.com

انجمن بهره گيري از تكنولوژي در زمينه يادگيري www.aace.org

رشد www.roshd.ir

انسان شناسي و فرهنگ anthropology.ir

 منبع : گروه تاریخ تهران

شیوه نامه طراحی سوالات

دانلود شیوه نامه طراحی سوالات امتحانی

مقطع آموزش متوسطه در کشور انگلستان

 مقطع آموزش متوسطه در نظام آموزشي انگلستان، دانش آموزان رده هاي سني11تا 18سال را تحت پوشش قرار مي دهد. آموزش متوسطه اجباري تا زماني به طول مي انجامد كه دانش آموزان به رده سني16سال مي رسند.با وجوديكه نظام آموزش متوسطه انگلستان پذيراي دانش آموزان رده سني11سال مي باشد، با اين حال، در برخي مناطق، سيستم هاي سه گانه آموزش متوسطه اجراگرديده و دانش آموزان رده هاي سني13،12و14سال را نيز شامل مي گردد.

آموزش متوسطه در نظام آموزش انگلستان طي مراحل كليدي3 ( رده هاي سني11تا 14 سال) و مرحله كليدي4(رده هاي سني14 تا 16 سال) ارائه مي گردد.كليه دانش آموزان مقطع آموزش متوسطه ولز و بيش از 90 درصد دانش آموزان مقطع آموزش متوسطه انگلستان در مدارس جامع آموزش مي بينند. گفتني است كه مدارس مذكور به ارائه دوره هاي متنوع آموزش متوسطه بدون توجه به توانايي و استعداد تحصيلي دانش آموزان مبادرت مي نمايند.

در ساير مدارس متوسطه كشور دانش آموزان برحسب نتايج آزمونهاي مختلف و استعداد تحصيلي طي رده سني11سال، در رشته هاي آموزشي علوم، فني و حرفه اي يا هنر پذيرفته مي شوند. مدارس آموزش متوسطه با عنوان (grammar school) نيز به ارائه خدمات آموزشي از طريق برگزاري آزمون براي دانش آموزان رده هاي سني11 تا 19 سال مبادرت مي نمايند.

مدارس آموزش متوسطه اي نيز با عنوان (Modern School) در نظام آموزش متوسطه انگلستان فعاليت دارند كه به ارائه خدمات آموزشي به دانش آموزان مشروط يا ترك تحصيل نموده مبادرت مي نمايند. آموزشگاه ها و مدارس متوسطه فني و حرفه اي نيز به ارائه آموزش هاي عمومي مبادرت نموده اما تأكيد قابل ملاحظه اي بر آموزش موضوعات فني دارند. قانون مصوب سال1993، ويژه آموزش و پرورش، به كليه مدارس متوسطه اجازه مي دهد تا به گزينش بيش از10درصد از دانش آموزان توانمند و با استعداد خود مبادرت نمايند. طبق قانون مذكور، مدارس آزاد (با امتياز حمايتي) و مدارس متوسطه خصوصي قادر خواهند بود، كه با وجود حاميان تجاري و حمايت هيئت مديره مدارس كشور از حمايت هاي دولت در خصوص تشكيل كالج هاي فني، علوم و رياضيات برخوردار گردند. در نظام آموزش متوسطه انگلستان و ولز دانش آموزان مطابق با توانايي هاي آموزشي و يا توان مندي موضوعات خاص گروه بندي مي گردند. اعمال چنين گروه بندي هاي آموزشي توسط هيئت مديره مدارس متوسطه صورت مي گيرد. گفتني است كه گروه بندي هاي آموزشي در مقطع آموزش متوسطه پس از نخستين سال آموزشي اعمال مي گردد. در مقاطع آموزش متوسطه، جلسات آموزشي مدت زمان 35 تا 40 دقيقه به طول مي انجامد.

 آموزش مقدماتي متوسطه

برنامه هاي آموزشي مقطع مقدماتي متوسطه، به دانش آموزان رده هاي سني16- 11سال ارائه مي گردد. طبق قانون مصوب سال1989ويژه آموزش و پرورش، حق انتخاب مدارس كودكان به والدين آنان تفويض مي گردد. طبق قانون مذكور كليه مدارس كشور، ملزم به اعلام ظرفيت پذيرش خود مي باشند . گفتني است كه هزينه هاي آموزشي مدارس مقدماتي متوسطه از طريق شهريه هاي دريافتي از دانش آموزان و بودجه دولتي دپارتمان آموزش تأمين اعتبارمي گردد.

برنامه هاي آموزشي و ارزشيابي تحصيلي

برنامه هاي آموزشي مدارس و مراكز آموزش مقدماتي متوسطه انگلستان تا پيش از سال1989، با توجه به سن،توانايي ها و استعدادهاي تحصيلي دانش آموزان و توسط هيئت مديره مدارس متوسطه طراحي مي گرديد . اين در حالي است كه با تصويب قانون سال1989، ويژه اصلاحات آموزشي، تداركاتي درجهت طراحي برنامه هاي آموزشي مشترك و عمومي، تحت عنوان برنامه آموزش ملي ويژه دانش آموزان مقاطع آموزش ابتدائي و مقدماتي متوسطه به عمل آمد.

از جمله مهمترين دروس آموزشي مدارس مقطع مقدماتي متوسطه مي توان به دروس انگليسي،رياضيات، علوم فني، محيط زيست و جامعه و علوم مذهبي اشاره نمود. ارزيابي عملكرد دانش آموزان مقطع آموزش مقدماتي متوسطه، طي رده هاي سني8-11-14و16سال صورت مي گيرد. در پايان مقطع آموزش مقدماتي متوسطه دانش آموزان به دريافت گواهي نامه عمومي آموزش متوسطه تحت عنوان ( GCSE ) نائل مي گردند .

آموزش تكميلي متوسطه

مقطع آموزش تكميلي در نظام آموزشي كشور انگلستان از آموزش تكميلي متوسطه و آموزش عالي متشكل مي گردد. طبق قانون مصوب سال1992، ويژه آموزش عالي، از آموزش پيشرفته تحت عنوان آموزش تكميلي تمام وقت و پاره وقت متناسب با نيازرده هاي سني بالاتر از 16سال ياد مي گردد. از جمله دوره هاي آموزش تكميلي نظام آموزش انگلستان و ولز مي توان به آموزش تكميلي متوسطه، كالج هاي پيش دانشگاهي و مؤسسات آموزش عالي اشاره نمود.

اكثريت قريب به اتفاق دانش آموزان بريتانيايي، پس از اتمام دوره هاي آموزشي پايه جذب كالج هاي آموزش عالي و كالج هاي فني و حرفه اي مي گردند.مؤسسات آموزش عالي نيز به ارائه دوره هاي آموزشي تمام وقت، و يا پاره وقت ويژه دانش آموزان فعال در بازار كار مبادرت مي نمايند.

ازگواهينامه یGCSEمنحصرا جهت ارزيابي آموزشي دانش آموزان مقطع آموزش متوسطه و ارزيابي استعدادتحصيلي دانش آموزان در ورود به مراكز آموزش عالي استفاده نشده، بلكه اين مدرك مهم ترين مدرك آموزش تكميلي متوسطه محسوب مي گردد.دوره هاي پاره وقت آموزشي به آن دسته از دانش آموزاني ارائه مي گردد كه قادرند پس از ساعا ت معمول آموزش در كالج هاي آموزشي حضور يابند. دوره هاي آموزشي پاره وقت يا شبانه مختص كارمنداني است كه از مرخصي هاي شغلي خود بهره برده و طي دوره هاي آموزشي2-1روز در هفته حضور مي يابند. لازم به ذكر است كه حداكثر مدت زمان مرخصي استحقاقي كارمندان بريتانيايي جهت برخورداري از دوره هاي آموزشي به19 هفته در سال بالغ مي گردد. سال تحصيلي درمراكز آموزش پاره وقت و شبانه از1سپتامبرآغاز گرديده وتا31 آگوست به طول مي انجامد.

 

ویژگیهای مدرسه خوب ( از لحاظ مد یریتی و نرم افزاری )

1- مدیر مدرسه خوب دارای برنامه آموزشی و تقو یم اجرایی سالانه فعالیت ها و ...می باشد .

2- عوامل آموزشی مدرسه خوب با دانش آموزان دوست و رفیق هستنــــد به نحوی که دانــش آمـــوز زیبا ترین احسا س را دراین محیط دارد.

3- دانش آموزا ن در کارهای گروهی و فعا لیتهای آموزشی ـ تربیتی مثل شورای دانش آموزی ،اقامه نماز، انجمن علمی و ... باعلاقه شرکت دارند.

4- معلمین و همه افرادی که با دانش آموز سر و کار دارند از سواد کافی برخوردارند و با مسایل تعلیم و تربیت و روانشناسی آشنایی دارند.

5- کارهای مدرسه خوب تقسیم شده و هریک از افراد نسبت به نقشی که در آن دارند هم توانایی لازم و هم آشنایی کامل دارند .

6- مدیر و دبیرا ن مدرسه خوب با فرایند یاد دهی - یادگیری و روانشناسی تربیتی آشنایی دارند .

7- دانش آموزان در امور مختلف مشارکت دارند و نسبت به آنچه که در آموزشگاه می گذرد احساس مسئولیت می نما یند.

8- تعا مل مناسبی بین عو امل آموزشگاه و دانش آموز ان و اولیا ء برقرار است .

9- شورای دبیرا ن فعال بوده و در این شورا مسائل گذشته و روز و برنامه های آینده به بحث وبررسی گذاشته می شو د .

10- مدرسه خوب با اداره آموزش و پرورش و سایر سازمانها ارتباط موثر و مطلوبی دارد .

11- در مدرسه خوب فعالیت ها و اقدامات هدفمند است و درتما م فعالیت ها نظم و انضبا ط حا کم است .

12- نظام مشاوره ای مدرسه خوب ، کارا و اثربخش است .

13 - مدرسه خوب دانش آموز را با مهارتهای زندگی آشناکرده به نحوی که پس از اتمام هر دوره تحصیلی به راحتی می تواند وارد جامعه شود

14 - در مدرسه خوب ، میراث فرهنگی ، وطن دوستی ، احترام به نیاکان و تاریخ و پرچم و ... گرامی داشته می شو د .

15- مجموعه امورمدرسه خوب با سازماندهی مناسب مدیر هماهنگ است .

و ...

خواندن پژوهشي

خواندن پژوهشي (Scanning) نوعي فن سريع خواني است كه براي تعيين اطلاعات مخصوصي نظير تاريخ تولد، درجه حرارت، جايگاه و غيره بكار مي رود. در اجراي خواندن پژوهشي خواننده نيازي به خواندن همه سطرها ندارد. او از سطرها و صفحه ها به منظور يافتن اطلاعات ويژه اي كه در جستجوي آنهاست به سرعت عبور مي كند. خواننده هر نوع اطلاعاتي را به استثناي قسمتهاي معيني كه در پي آنهاست جمع آوري نمي كند. براي اين كه خواننده خواندن پژوهشي را با مهارت و بطور موثر انجام دهد مراحل زير پيشنهاد مي شوند.
1 ـ ابتدا خواننده براي اين كه بفهمد آيا آگاهيهاي مورد نظر در متن موجود است يا نه به عنوان پاراگراف نگاه كند. احتمالا اطلاعات ويژه در تيتر پاراگراف نشان داده شده باشد. اگر نباشد خواننده بايد آنها را در پاراگراف جستجو كند.
2 ـ خواننده بايد سطرها را نگاه كند بدون اين كه آنها را بخواند بايد اطلاعاتي را كه مي خواهد جستجو نمايد.
3 ـ سپس خواننده بايد آگاهيهاي مورد نظر را تشخيص بدهد و بفهمد.

راههاي ايجاد انگيزه در دانش آموزان

  1-طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را كه می خواهیم كودك و نوجوان یادبگیرد ، به   صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب كه آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح كنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید .

 2-دانش آموزان در اثر شكست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می كنند باید به آنها كمك كرد تا با كسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .

 3-تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را كه می خواهند یاد بگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .

 4-اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .

 5-اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .

 6-در شرایط مقتضی و مناسب از تشویق های كلامی استفاده كنید . مثلا“‌ خوب ، آفرین ، مرحبا و …

 7-باید شرایطی فراهم شود تا دانش آموز موفقیت خود را احساس كند زیرا هیچ چیز همانند خود موفقیت به موفقیت كمك  نمی كند . 

8-تكالیف ارائه شده نه باید بسیار مشكل باشد و نه ساده ، از ارائه تكالیف یكنواخت باید پرهیز كرد و به عبارتی تكالیف باید خاصیت برانگیختگی داشته باشند .

 9-مشخص كردن نحوه انجام كار برای یادگیرنده : كاری را كه دانش آموز قرار است انجام دهد باید دقیقا“ مشخص شود .

 10-تبادل نظر با دانش آموزان در باره مشكلات درسی و شركت دادن آنها در طرح نقشه های كار و فعالیت

11-استفاده از نمرات و آزمون ها برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان

 12-علاقه مندی یاددهنده به موضوع : دربسیاری از مواقع مشاهده می كنیم كه بی علاقه بودن یادگیرندگان به موضوعی خاص ناشی از علاقه مند نبودن والدین و مربیان آنهاست . معلمی كه در زنگ انشاء ، ورقه های ریاضی را تصحیح   می كند یا در ساعت ورزش به بافندگی مشغول می شود ، عملا“ به یادگیرندگان می گوید كه برای این فعالیت ارزش قائل نیست .

 13-مطالب آموزشی را باید از ساده به دشوار ارائه كرد . می توان با فعال سازی دانش آموز به هنگام تدریس در او ایجاد انگیزه نمود .

14-به وضع جسمانی دانش آموزان و وضع ظاهری كلاس باید توجه نمود . كلاس درس را باید از نظر ظاهری و روانی  تبدیل به محیطی امن و آرام نمود .

 15-از مقایسه نمودن دانش آموزان با یكدیگر خودداری نمایید .

 16-قدردانی از كار دانش آموز او را به كوشش و تلاش بیشتر و دلبستگی به درس وادار خواهد نمود .

 17-برقراری ارتباط بین مطالب درسی با واقعیات زندگی در ایجاد انگیزه مؤثر می باشد .

 18-بلافاصله دانش آموز را از میزان پیشرفت در كارش مطلع نمایید . آگاهی از نتیجه كار در هر مرحله از آموزش ،  دانش آموز را از عملكرد خود آگاه نموده و باعث می شود تا به تقویت نقاط مثبت و اصلاح نقاط ضعف و منفی خود بپردازد .

 19-استفاده از علائق یادگیرنده : مربیان و والدین می‌توانند با شناسایی علائق دانش آموز از آن استفاده مطلوب نمایند .

 20-مقابله با بازدارنده های عاطفی و هیجانی كه موجب دلسردی و كاهش علاقه دانش آموز به درس و تحصیل می شود .  مثلا“ معلمی ممكن است از دانش آموز توقع زیاد داشته باشد و یا پس از ورود به كلاس به هیچ دانش آموزی اجازه  ورود ندهد و یا تكالیف سنگین تعیین كند ، زیاد درس بدهد ، سخت نمره دهد و گاهی تبعیض روا دارد .

 21-انگیزش از راه سرمشق گیری : معلم در این شیوه از شخصیتی خاص تمجید و تجلیل نموده و او را یك نمونه و سرمشق ارزشمند و قابل احترام معرفی می كند و دانش آموزان نیز از طریق همانند سازی با آن به درس و مدرسه علاقـــــــــمند می شوند .

 22-تحریك حس كنجكاوی دانش آموزان 

 23-آموزش برنامه ریزی به دانش اموزان از طریق رفتار و گفتار و كردار خود در كلاس درس و ارائه نظرات مشورتی به آنها درتهیه برنامه

 24-در آمیختن درس با تفریح و بازی دانش اموزان را به یادگیری بیشتر علاقه مند می سازد.

سایتی برای پاسخ های اعتقادی

موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (ع)

اهل تحقیق

من و شما این متن را با هم بخوانیم:

فرانسیس بیکن دریک بیان تمثیلی اهل تحقیق را به سه گروه می داند: مورچگان ، عنکبوتان  و زنبوران عسل . برای تعمیم دادن به تمثیل بیکن و فراگیرتر کردن آن می توان گفت : کسانی که محقق انگاشته می شوند ، چهار گروه اند:

گروه نخست ، مورچگان اند که صرفاً به جمع آوری اطلاعات بسنده می کنند. مورچگان نه مواد خام بلکه مواد شایسته را گزینش و جمع آوری می کنند. گروه نخست از محققان ، مانند مورچگان ، البته اگر هنر گزینش مواد شایسته را داشته باشند، به جمع آوری اطلاعات می پردازند.. کتاب یا مقاله ی آن ها صرفاً مجموعه ای از فیش ها و یادداشت های برگرفته از منابع و عاری از تحلیل ، ترکیب و پردازش است.

گروه دوم ، عنکبوتان اند که بدون جمع آوری اطلاعات ، به تحلیل و پردازش می پردازند. حاصل پردازش بدون برخورداری از مواد شایسته ، چیزی جزیاوه سرایی و به تعبیر مرحوم زرین کوب ـ حرف مفت زدن نخواهد بود. « انّ أوهَنَ البیوتِ لَبیت العنکبوت»

گروه سوم که در طبقه بندی نیامده اند، مگس صفت ها می باشد. آنان بر سفره ی تحقیقات دیگران می نشینند و به  سرقت و آلوده سازی تحقیق پژوهشگران می پردازند.« اما محقق را هیچ آفتی از این بدتر نیست که به سرقت کار دیگران عادت کند.» سرقت در امر پژوهش ، شکل های مختلف و عوامل گوناگونی دارد. همانطور که می دانید، سرقت  از جهت  اخلاق حرفه ای ، نکوهیده و مذموم است ؛ زیرا موجب پایمال شدن حقوق مادی و معنوی پژوهشگران می شود. این امر علاوه بر بُعد اخلاق پژوهشی ، از جهت دیگری مخرب تر است و آن آلوده سازی تحقیق است.کسی که کتاب کامل دانشمندی را بدون تغییر به عنوان تحقیق پایان تحصیلات کارشناسی ارشد خود ارائه می کند، با کسی که همین کتاب را با تغییرات بی مبنا دگرگون می سازد و آن را به نام خود می خواند ، در نکته ای مهم تفاوت دارد؛ زیرا دومی ، علاوه بر سرقت ، آلوده سازی نیز به بار می آورد.از این رو ، تمثیل به مگس ، روشنگر است.

گروه چهارم ، زنبوران عسل اندکه اولاً به جمع آوری مواد شایسته می پردازند. و ثانیاً با تجزیه و تحلیل ، آنها را به عصاره ی علم تبدیل می کنند. تولید علم ، مرهون اطلاعات شایسته و پردازش نظام مند آنهاست. می توان گفت : اطلاعات بدون پردازش ، کور و عقیم است و پردازش بدون اطلاعات ، تهی و یاوه است . پردازش ، اطلاعات را معنادار می کند و اطلاعات ، پردازش را بارور می سازد .

حالا بعد از خواندن این مطلب واقعاً من و شما جزء کدام گروه هستیم . مورچگان ـ عنکبوتان ـ مگسان ـ زنبوران عسل !!!

منبع : با تلخیص از :کتاب روش شناسی مطالعات دینی ، احدفرامرز قراملکی   

از بیهقی درباره جایگاه و فواید علم تاریخ

"سه علم عزیز است که امروزه در خراسان آثار آن مندرس گشته است : علم حدیث نبوی ، علم انساب ، علم تاریخ .

هدف از نوشتن کتاب تاریخ بیهق، تکریم این سه علم است در نوشتن و دانستن تاریخ فواید بسیار است :

عـلم تـاریخ گنـج اخبـار است                       همچـو بـاد شمال طیـار است

هــرکــه بـر مـرکبش سوار بُود                     دانــش او یــکی هـزار بُــود

گر به صورت در این زمان باشد                      او به معنـی در آسمـان بــاشد

دیــده دنیــا و روزگــاری نـه                       شـده حمـال و هیـچ باری نه "

( بیهقی ابوالحسن علی بن زید ، تصحیح و تعلیق احمد بهمینار، با مقدمه علامه قزوینی ، تهران ، انتشارات فروغی ، چاپ 1353 ، تلخیص از صص 7-3 ) .

نمودارسلسله های پادشاهی ایران

نمودارسلسله های پادشاهی ایران

در دفاع از تاریخ

آیا رشته تاریخ به نقطه پایان خود رسیده است؟ سیستم آموزشی ما که این طور فکر می‌کند. اکثر اوقات به نظر می‌رسد که مؤسسات آموزشی تدریس تاریخ را معادل تدریس یک زبان مرده می‌پندارند: یک فعالیت تجملی غیرضروری، بازمانده از دورانی کهنه و چیزی که دنیای مدرن به آن احتیاجی ندارد. در تازه‌ترین بحث‌ها در مورد برنامه آموزشی انگلستان، درس تاریخ به وضعیت «موضوعی غیرضروری» تنزل پیدا کرده است. این اشتباهی بزرگ است. این کوته‌بینی است.
اما حتی اگر بخواهیم کاربردی و عمل‌گرایانه هم به ماجرا نگاه کنیم تاریخ مهم است چون مهارت‌های اساسی و اولیه را به دانش‌آموزان و دانشجویان می‌آموزد تا در دیگر حوزه‌ها مثل جامعه‌شناسی، سیاست، راوابط بین‌الملل و اقتصاد به پیش بروند. تاریخ به علاوه آن نظم فکری ایده‌آل را به وجود می‌آورد که تقریباً برای تمامی مشاغل ـ حقوق، خدمات اجتماعی و بخش خصوصی ـ ضرورت دارد. دانش‌آموز و دانشجو هنگام نوشتن مقاله‌ای تاریخی برای کلاس، یاد می‌گیرد که تحقیق کند، دست به ارزیابی بزند، اطلاعات را دسته‌بندی کند،‌ دلیل بیاورد و بالاخره نتایجی منطقی بگیرد. نوشتن چنین مقالاتی به دانش‌آموزان و دانشجویان یاد می‌دهد که چطور گزارش بنویسند و خود را برای اطلاعات‌شان آماده کنند. همه اینها مهارت‌هایی است که کارفرمایان معتقدند فارغ‌التحصیلان از آن بی‌بهره‌اند.
تاریخ به علاوه ضروری است چون به ما کمک می‌کند اتفاقات دنیای کنونی را درک کنیم. چطور فرهنگ و سرمایه‌داری غربی دنیا را فتح کرد؟ فرهنگ‌ها چطور به اوج می‌رسند و چطور سقوط می‌کنند؟ ما نیازمندیم اینها را بدانیم، وگرنه نمی‌توانیم عواقب اوج‌گیری چین، هند و برزیل را درک کنیم و پیامدهای ضعف آمریکا و زوال سیاسی و اقتصادی اروپا را بفهمیم. ما باید بفهمیم که چطور توهم سردمداران به سقوط حکومت‌ها منجر می‌شود. تاریخ به ما جواب‌ها را نمی‌دهد اما قطعاً به ما کمک می‌کند که بر پرسش‌ها تمرکز کنیم و درک‌مان از نیروهایی که دنیای امروز را شکل می‌دهند عمیق‌تر شوند.
البته تاریخ را می‌توان به آسانی تحریف کرد و این باعث می‌شود کشف حقیقت به چیزی ارزشمندتر تبدیل شود. ما نیازمند آگاهی از تاریخی هستیم تا توهمات رهبرانی را که مقایسه‌های اشتباه می‌کنند بفهمیم و فریب نخوریم. مثل زمانی که جورج بوش حملات یازدهم سپتامبر را با حمله پرل‌هاربر مقایسه کرد یا تونی‌بلر که صدام حسین را هیتلری دیگر نامید. رسانه‌ها هم در برابر پخش مقایسه‌های ابلهانه مسوول‌اند. مقایسه‌ها به شدت جذاب و البته غلط‌اندازاند و روزنامه بدون تیتر جذاب فایده‌ای ندارد. اما ما به عنوان رأی‌دهنده و شهروند، باید بتوانیم دروغ‌های خطرناک را درک کنیم.
معلمان و اساتید بی‌میل هم مسوول‌اند؛ چرا که وقت کمی روی سوال‌های مهم‌تر می‌گذارند. هر سالی که می‌گذرد میزان تدریس تاریخ در انگلستان کاهش می‌یابد. بریتانیا به همراه آلبانی و ایسلند جزء‌ معدود کشورها در اروپا هستند که آموزش تاریخ پس از 14 سالگی را اجباری نکرده‌اند. بدتر از همه آموزش تاریخ در تعداد زیادی از کشورها بر پایه حفظ کردن و امتحان بنا شده وا ین یعنی مغز دانش‌آموز و دانشجو پر است از حباب‌های جدا از هم تاریخی. آنها درکی از شرایط ندارند و فقط تاریخ به قدرت رسیدن فلان پادشاه را حفظ می‌کنند. ما حتی در زمینه همین تاریخ‌های مهم ظهور و سقوط سلسله‌ها هم مشکل داریم. ما باید این تاریخ‌ها را کنار هم ببینیم. مورخان باید از ظهور مسیح تا قرون وسطی و رنسانس و انقلاب صنعتی خطی بکشند تا حس تحول انسان‌ها را در طول تاریخ به دانشجو منتقل کنند. درک تاریخ برای کودکان دشوار است: یک دهه پیش برای آنها خیلی وقت پیش است، یک قرن پیش برای انها درک نشدنی است و هزار سال پیش کلاً دور از تصورات آنهاست. مهم‌ترین وظیفه تاریخ این است که پیشرفت و تحول یا افول و سقوط اشخاص و جریان را در طول دهه‌ها و قرن‌ها نشان دهد. اما دانشجویان ما حسی از زمان گذشته ندارند و زندگی خودشان را کاملا جدا از پیشینیان‌شان می‌بینند. یکی از دوستانم که برای فارغ‌التحصیلان پزشکی، تاریخ پزشکی را درس می‌دهد می‌گوید دیگر نمی‌تواند از عباراتی مثل «ویکتوریایی»‌ یا «ناپلئونی» استفاده کند. دانشجویان متخصص او درباره ناپلئون یا ملکه ویکتوریا شنیده‌اند اما اکثرشان نمی‌دانند که این دو در کدام قرن‌ها زندگی می‌کرده‌اند. چون ما نگاه تحولی به تاریخ داریم.
گذشته از اینها درس تاریخ چیز جذابی است، یا باید جذاب باشد. در مدارس می‌گویند تاریخ «شرح چیزهای مسخره‌ است، یکی بعد از دیگری!» اما کسی حواسش نیست که شرح اتفاقات و عواقب آنها واقعاً جذاب است. البته اساتید هم که خودشان در همین سیستم آموزشی تربیت شده‌اند به صورت طبیعی حالت دفاعی می‌گیرند و از این می‌ترسند که موضوعات برای دانش‌آموزان بامزه نباشد. آنها می‌دانند که دانشجویان فقط از طریق فیلم‌های سینمایی و سریال تلویزیونی با تاریخ آشنا شده‌اند، پس وسوسه می‌شوند که در این روند شرکت کنند و خودشان هم برای آموزش از فیلم داستانی استفاده کنند. در یک جامعه که به طرز فزاینده‌ای پسانوشتاری می‌شود، تصاویر متحرک پادشاهی می‌کنند و دراماتیزه کردن رویدادهای تاریخی به سرعت به مهم‌ترین بخش آموزش تبدیل می‌شوند.
همین حالا تلویزیون و سینما آن چنان روی دانشجویان تأثیر گذاشته‌اند که بچه‌ها ترجیح می‌دهند واحدهای مربوط به هیتلر یا هنری هشتم را بردارند چون در فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی ـ مثل تئودورها ـ درباره‌شان چیز دیده‌اند. به هر حال دانشجویان با آدم‌های آشنا راحت‌تر کنار می‌آیند. اما همان‌طور که سایمون شاما اخیراً در گاردین متذکر شده، تعداد بسیار زیادی از دوران‌های تاریخی و اتفاقات هستند که هم هیجان‌انگیزاند و هم پراهمیت و همه چیز به هیتلر و جنگ جهانی دوم ختم نمی‌شود.
منتقدان می‌گویند آموزش تاریخ باعث می‌شود با رویکدری متعصبانه به وضعیت خودمان نگاه کنیم. دیگر ملت‌ها را به هیچ انگاریم یا از آنها نفرت داشته باشیم. اما باید پذیرفت ملتی که تاریخ خودش را نمی‌فهمد، به تایخ دیگر کشورها اهمیتی نخواهد داد.
من هیچ‌وقت نمی‌گویم مورخان وظیفه‌ای اخلاقی دارند. وظیفه اصلی آنها فهم روند گذشت زمان بر جامعه انسانی است و آموزش دادن آن به دیگران. آنها نباید با نگاه به گذشته برای دانشجویان ارزش‌های قرن بیستمی تعیین کنند. اخلاقیات را نباید ساده کرد و این ربطی به تاریخ ندارد. می‌توان در مورد برده‌فروشی صحبت کرد و برای برده‌ها دل سوزاند و علیه تبعیض نژادی حرف زد. اما نقش رهبران آفریقایی در ترویج برده‌داری را نباید نادیده گرفت.
از تاریخ نباید برای تربیت شهروندانی باتقوا بهره گرفت، اگرچه تاریخ منبعی عالی برای الگوهای اخلاقی و بررسی انتخاب‌های دشوار اخلاقی است. (و همین‌ها به کار فیلم‌ها و داستان‌های بزرگ می‌آید.) ما بدون فهم تاریخ به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فقیر هستیم. اگر تاریخ را فدای کسری بودجه دولت بکنیم، بخشی از وجودمان را از دست می‌دهیم.

منبع : هفته نامه تاریخ شفاهی ، شماره 43   ۲۷ مهر ۱۳۹۰

توجه به تاريخ و تاريخ‌نگاري در كشور ايران ضعيف است

رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي در همايش تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي كه در تالار سوره حوزه هنري برگزار شد، گفت: «حس تاريخي و تاريخ‌نگاري و توجه به آن در مردم ايران ضعيف است و ما در شناخت گذشته خود با دشواري‌هاي بسياري روبه‌رو هستيم. تاريخ مكتوب گذشته نيز بيشتر تاريخ شاهان و تغيير سلسه‌هاست.»


به گزارش خبرنگار خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، دكتر «غلامعلي حدادعادل» گفت: «تاريخ در ذهن ما بيشتر در زمينه فتوحات، شكست‌ها و جابه‌جا شدن سلسله‌ها نقش بسته و در كتاب‌ها نيز سهم سلسله‌هاي شاهان و سلاطين بيشتر بوده است.»
وي به وجود بزرگان علم و ادب در تاريخ ايران اشاره كرد و گفت:‌ «وجود اين در تاريخ كشور ما از افتخارات بزرگي محسوب مي‌شود زيرا ما يك ملت نوظهور و نوفرهنگ نيستيم. گذشته ما مشحون بزرگان نام‌آوري است كه شهرت جهاني را به دنبال دارند. هنگامي كه شرح حال آنها را تدوين مي‌كنيم، درمي‌يابيم كه چقدر به آن‌ها جفا شده است و ما از اوضاع و احوال زندگي اجتماعي آن‌ها اطلاعات زيادي در دست نداريم.»
رئيس كميسيون فرهنگي در مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: «ما اگر يك فيلسوف بزرگ ايراني مانند «ملاصدرا» را در تاريخ خود و فيسلوف بزرگ ديگري مانند «كانت» را با يكديگر در حوزه منابع مقايسه كنيم، مي‌بينيم كه درباره زندگي شخصي كانت به زبان‌هاي اروپايي كتاب‌هاي بسياري به رشته تحرير درآمده و من نيز اخيرا به يك كتاب برخورد كرده‌ام كه در 600 صفحه زندگي اجتماعي كانت را شرح داده است. ملاصدرا اهميت بسياري در جهان اسلامي و تفكر اسلامي دارد ولي ما اطلاعات بسياري نمي‌توانيم درباره او در كتاب‌هاي تاريخي بيابيم، حتي نمي‌دانيم كه آرامگاه ملاصدرا در كجا واقع شده است!»
حداد عادل يادآور شد: «اين مسايل نشان مي‌دهد حس تاريخي در ما ضعيف است و تنها شخصيتي كه براي ما استثناست و جان سالم به در برده، مولوي است. در بين شخصيت‌هاي تاريخي درباره زندگي شخصي مولوي بيش از بقيه كتاب نوشته شده است و اطلاعات خوبي در دست داريم.»
وي افزود: «اين وضعيت تنها در تاريخ مطرح نيست بلكه كم توجهي به موزه‌هاي تاريخي نيز در كشور ما بسيار است. اروپايي‌ها در مقايسه با ايران، به موزه و اشياي تاريخي بسيار اهميت نشان مي‌دهند. در همين گذشته نه چندان دور موزه بريتانيا نمايشگاهي از شاه عباس با نام «دوباره‌سازي ايران» برپا كرد و حتي كتاب بسيار نفيسي نيز منتشر شد كه اشياي موزه و تاريخ سلطنت شاه عباس را به تصوير مي‌كشيد. اگر ما همين نمايشگاه را در دانشگاه تهران بنا كنيم، دانشجويان و مردم ما هيچ علاقه‌اي به آن نشان نمي‌دهند.»
تاريخ در ذهن ما بيشتر در زمينه فتوحات، شكست‌ها و جابه‌جا شدن سلسله‌ها نقش بسته و در كتاب‌ها نيز سهم سلسله‌هاي شاهان و سلاطين بيشتر بوده است
رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي سپس به اهميت تاريخ اشاره كرد و گفت:‌ «تاريخ اهميت بسيار زيادي دارد و جامعه را به سوي هدايت رهنمون مي‌كند و خير و صلاح جامعه و كشور را نشان مي‌دهد، همان‌طور كه گفته‌اند كسي كه از گذشته خويش اطلاعي نداشته باشد، آينده‌اي ندارد. همه ملت‌ها گذشته دارند و رويدادهاي آن را مهم مي‌دانند.»
مولف كتاب «فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی» يادآور شد: «تاريخ‌نگاري علم دشواري است. اگر از كسي كه در حوادث جاري كشور خود حضور دارد، بخواهيم رويدادها را تجزيه و تحليل كند، با اين كه منابع در اختيار دارد ولي تحليل و نقد اين رويدادها برايش كار بسيار سختي خواهد بود.»
وي با تاكيد بر صحيح‌نگاري تاريخ افزود: «درست نوشتن تاريخ بسيار مهم است و اين كه بتوان اطلاعات صحيح را به خواننده انتقال داد. كسي كه قدم به تاريخ مي‌‌گذارد و اين رشته را انتخاب مي‌كند، گام به عرصه سنگيني مي‌گذارد، زيرا تاريخ‌نويسي فني، چند رشته‌اي است و تنها به يك امر بستگي ندارد بلكه مسايل اجتماعي، سياسي، اقتصادي، باستان‌شناسي و... را دربردارد و بسياري از امور بايد دست به دست هم دهند تا بتوان كار تاريخي درستي كه احتمال خطا در آن كمتر باشد، به رشته تحرير درآورده شود.»
حداد عادل همچنين به تشريح تاريخ‌نگاري علمي پرداخت و گفت:‌ «تاريخ‌نگاري علمي، رشته و فن جديدي است كه زمان زيادي مي‌خواهد تا كامل شود. نكته مهم ديگر اين كه اكنون ظرفيت تاريخ‌نگاري و امكانات تاريخ‌‌نگاري با قدمت تاريخ ما تناسب ندارد.»
وي با اشاره به پيشينه تمدن و فرهنگ كهن آن كشور ايران گفت‌: «اگر در ايران به هر روستايي برويد، در آن تپه‌اي است كه پيشينه آن به 5پنج هزار سال برمي‌گردد. به‌طور مثال باستان‌شناسان در شهر سوخته چشم مصنوعي پيدا كرده‌اند و اين نشان مي‌دهد ايران داراي تمدني كهن است.»
رئيس فرهنگستان زبان و ادب فارسي درباره تاريخ‌نگاران متخصص گفت: «ما در كشورمان عده بسيار كم‌شماري از تاريخ‌نگار متخصص داريم كه در دوره‌هاي افشاريه، صفويه، زنديه، قاجاريه و... به طور تخصصي تحقيق كرده باشند و تاريخ آن دوره را پژوهش و تحقيق كنند و در اين زمينه بسيار ضعيف هستيم. بايد عده‌اي متخصص را براي ورود به اين عرصه آماده كنيم، ولي از اين حيث مشكل داريم.»
تاريخ اهميت بسيار زيادي دارد و جامعه را به سوي هدايت رهنمون مي‌كند و خير و صلاح جامعه و كشور را نشان مي‌دهد، همان‌طور كه گفته‌اند كسي كه از گذشته خويش اطلاعي نداشته باشد، آينده‌اي ندارد
وي اظهار داشت: «در كشورمان هنوز يك مكتب تاريخ‌نگاري ايراني اسلامي نداريم و اين مسأله مدون نشده است كه خودمان براي خودمان تاريخ بنويسيم.»
حداد عادل خاطرنشان كرد:‌ «تاريخ‌نگاري در ايران پيش از انقلاب، مبناي مختلفي داشت. يك عده بر اساس تفكرات غربي تاريخ‌نگاري مي‌كردند و بعد از پديدآمدن ماركسيست يك شيوه تاريخ‌نگاري ماترياليستي نيز شروع به كار كرد و اين مسأله بر اساس كار روشنفكراني آغاز شد كه مي‌خواستند تاريخ بنويسند و مقلد تاريخ‌نگاري ماركسيست و كمونيست بودند. برخي ديگر نيز به شيوه سنتي و تحت فشار استبدادي تاريخ نوشته‌اند.»
وي در ادامه سخنانش افزود: «بايد تبيين شود كه مكتب تاريخ‌نگاري ايراني چيست و كتاب‌هايي در اين باره به رشته تحرير درآيد. اين كتاب‌ها بايد با بينش خاصي نوشته شود. روش يك اصل به شمار مي‌آيد ولي بينش بسيار مهم است.»
مولف كتاب «حج، نماز بزرگ» يادآور شد: «تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي شامل بخش تاريخ‌نگاري عام و نگارش تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي است كه بعد از پيروزي رويكردي به تاريخ انقلاب اسلامي داشت. انقلاب في‌نفسه يك واقعه تاريخي است و در كتاب‌هاي تاريخي مي‌توانيم انقلاب را مطالعه كنيم. انقلاب جنس تاريخي دارد و در سده‌هاي اخير واقعه مهم‌تر از انقلاب اسلامي نداشتيم.»
وي به رويداد بزرگ انقلاب اسلامي اشاره كرد و گفت:‌ «پيروزي انقلاب اسلامي سبب شد درهاي تازه‌اي به روي علاقه‌مندان تاريخ گشوده شود و واقعه‌هاي تازه و گسترده‌اي در تاريخ‌نگاري آغاز شود. انقلاب شبيه زلزله‌اي بود كه آثار زيرزميني را با شكافتن زمين بيرون ريخت و در اختيار اهل تاريخ قرار داد.»
رييس فرهنگستان زبان و ادب فارسي خاطرنشان كرد: «هنگامي كه انقلاب به پيروزي رسيد، در ذهن انسان‌ها اين سوال خطور كرد كه چطور انقلاب به پيروزي رسيد. خود اين موضوع يك چالش تاريخي ايجاد كرد و لذا مي‌بينيم رساله‌ها و پايان‌‌نامه‌هاي دكتري راجع به انقلاب بسيار زياد است.»
حدادعادل افزود: «يكي از مشكلات مهم در رشته تاريخ، فقدان جاذبه براي جوان‌هاست، آنقدر كه جوان‌ها به رشته حقوق علاقه‌مند‌اند، به تحصيل در رشته تاريخ علاقه نشان نمي‌دهند. براي پيشينه تاريخي و اين ديرينگي كشورمان بايد متخصص تاريخ تربيت كنيم. كشوري مانند ايران احتياج به ده‌ها برابر متخصص نيروي انساني دارد و بايد افراد را به اندازه لازم وارد صحنه كنيم.»
در كشورمان هنوز يك مكتب تاريخ‌نگاري ايراني اسلامي نداريم و اين مسأله مدون نشده است كه خودمان براي خودمان تاريخ بنويسيم
وي گفت: «دانشگاه كمبريج در تاريخ‌نگاري و به‌ويژه خود تاريخ توجه كرده و از سال 1344 مدت 20 سال يك سلسله كتاب هفت جلدي درباه تاريخ ايران تأليف كرده است. آنها تاريخ كشور ما را با ديدگاه‌هاي خودشان نوشته‌اند حتي در اين كتاب‌ها مقاله‌اي از شهيد مطهري درباره تاريخ فلسفه اسلامي دارند.»
وي تأكيد كرد كه اهالي تاريخ يك انسجام سازمان يافته فكري و تشكيلاتي ندارند و در مجموعه تاريخ‌نگاري در ايران پراكندگي بيشتر از وحدت و هويت است
وي به جلد ششم دانشنامه جهان اسلام اشاره كرد و گفت: «جلد ششم اين دانشنامه راجع به تاريخ است و كار بسيار جدي در اين باره انجام شده و بيش از 100 صفحه در اين كتاب درباره تاريخ بحث شده است. واژه‌شناسي، تاريخ‌نگاري اسلامي، شيعيان و اسلاميان، آفريقا در دوره اسلامي، عثماني و تركيه، هند در دوره اسلامي، اندونزي و مالزي در دوره اسلامي و... مقالاتي است كه درباره تاريخ و تاريخ‌نگاري در اين دانشنامه آمده است.»
وي با بيان اين كه «زمان آگاهي از خصوصيات انسان است» افزود: «شايد بتوان گفت يكي از تفاوت‌هاي انسان و حيوان اين است كه انسان به يك واقعيتي به نام زمان وقوف و آگاهي دارد. زمان بر حيوان هم مي‌گذرد و زندگي او هم در زمان طي مي‌شود اما حيوان به زمان به عنوان مفهوم كلي توجه ندارد.»
وي افزود: «لذا جوامع انساني و افراد انساني براي فرهيخته‌تر بودن بايد زمان‌آگاهي بيشتري داشته باشند. هرچه ما زمان‌آگاهي را كه مبناي توجه به تاريخ است، جدي‌تر بگيريم، در انسانيت سطح بالاتري خواهيم داشت و فرهيخته‌تر خواهيم شد. افراد فرهيخته در مقايسه با ديگران كساني‌اند كه عمر تاريخي فكر آن‌ها بيشتر است و به گذشته اهميت مي‌دهند و مسايل جاري را در ارتباط با عمق پيشينه تاريخي آن بهتر درمي‌يابند و اين مسأله نشانه فرهيختگي است.»

پیدایش و گسترش خاطره شفاهى نوین و ملاحظات آموزشى آن

براى آن‌که «رویداد» به‌صورت «تاریخ» درآید، لازم است «خبر» آن رویداد یک دوره «گذارشفاهى» را از سر بگذراند. این فرایند از آن رو ضرورى است که هیچ رویدادى، به صرف وقوع یافتن، این امکان را ندارد که به‌صورت تاریخ درآید. هر رویدادى، ابتدا به صورت «خبر» جلوه‌گر مى‌شود و آن هنگامى است که، رویداد، فعلیت و حضور خود را  از دست داده باشد. در این حالت ناظر، شاهد یا عاملِ رویداد، با نقلِ شفاهى آن، هم خبر را مى‌سازد و هم آن را وارد مرحله‌ی گذار شفاهى مى‌کند. این مرحله گذار که محمل یا ابزار اساسى آن «گفتن و شنیدن» و به‌عبارتى نقل سینه به سینه است، مى‌تواند از یک تا چند نفر و گاهى از یک تا چند نسل بعد امتداد یابد. پس از این مرحله است که اگر خبر تاریخى واجد اهمیت و قابل توجه دیده شد، درصورتى که جامعه داراى کتابت باشد، به‌صورت «خبر نوشتارى» درمى‌آید.
به‌طور معمول کتاب‌هاى تاریخ چنین مسیرى را طى کرده‌اند. البته اگر شاهد یا عامل رویداد، خود، به‌طور مستقیم شرح مشاهدات یا اعمال خود را بنویسید موضوع فرق مى‌کند و آ‌‌ن‌چه نوشته است «خاطرات» یا «شرح‌حال» خواهد بود. به‌هرحال، در جوامعى که  نگارش، توسعه‌ی چندانى ندارد (چنان‌که جوامع گذشته بیشتر چنین بوده‌اند)، مرحله‌ گذار شفاهى خبر، تا زمان نگارش آن، اجتناب‌ناپذیر بوده است. با پیدایش خط، جوامع بشرى از جهات گوناگونى با تحول روبه‌رو شدند و از جمله در تاریخ‌نگارى هم دگرگونى پدید آمد. باور بر این است که پیدایش خط، آفت اصلى گذار شفاهى خبر را که همانا موجب تحریف یا حتى فراموشى تمام یا قسمتى از خبر است تا حدود زیادى از میان برداشت و با ضبط نوشتارى خبر، یعنى تبدیل آن به سند، کتیبه یا کتاب تاریخى، خطر نابودى یا تحریف آن را تا حدود زیادى برطرف کرد. از این روست که پیدایش خط را حدفاصل دوره ماقبل تاریخ و دوره تاریخى دانسته‌اند.
از حدود پنج هزار سال پیش که خط به‌وجود آمد، تا امروز، جوامع بشرى در سیرى روبه‌رشد، از «فرهنگ شفاهى» به طرف «فرهنگ نوشتارى» حرکت کرده‌اند. این سیر را به درستى، همان فرایند توسعه و تکامل تاریخ‌نگارى دانسته‌اند. در این سیر، به همان میزان که جوامع از سنت شفاهى یا نقل سینه به سینه فاصله گرفته‌اند به سوى توسعه فرهنگ نوشتارى پیش رفته‌اند که در نتیجه آن رسانه‌هایى همچون کتیبه، کتاب، نامه، سند، روزنامه و حتى رسانه‌هاى دیجیتال گسترش یافته است و به تبع آن تاریخ‌نگارى نیز از رونق و گستره‌ بیشترى برخوردار شده است. در قرن بیستم یکى از شاخص‌هاى توسعه جوامع، میزان گسترش فرهنگ نوشتارى بود. برهمین اساس بود که در نقادى‌هاى تاریخ‌نگارى، «شفاهیات» بسیار کم مورد توجه قرار مى‌گرفت و خبر نوشتارى و سند بیشتر معتبر دانسته مى‌شد.
آن‌چه جالب توجه است این است که در اوج رونق و اعتبار فرهنگ نوشتارى و تاریخ‌نگارى مدون در قرن بیستم، در اواخر همان قرن تحولاتى به نفع فرهنگ شفاهى رخ داد به‌طورى که اکنون در دهه اول قرن بیست‌ویکم، شفاهیات، مورد توجه جدى و وسیع‌ترى قرار گرفته است.
خوب است اشاره کنیم که از قرن نوزدهم با اختراع تلگراف، توسعه ارتباطات پستى، رونق بیش از پیش مطبوعات و چاپ و سرانجام همگانى شدن سوادآموزى، فرهنگ نوشتارى فرهنگ پیشرفته محسوب مى‌شد. اما از اواخر قرن نوزدهم به بعد، با اختراع دوربین عکاسى و سپس سینما، به‌دنبال آن اختراع گرامافون و تلفن. سپس اختراع رادیو (بى‌سیم)، و تلویزیون، ضبط‌صوت و... امکانات و فنون جدیدى در فرهنگ غیرنوشتارى پدید آمد. در همان حال موسیقى نیز با بهره‌گیرى از همه امکانات، به نحو وسیعى مورد بهره‌بردارى همگانى قرار گرفت. درحالى‌که تا پیش از آن، موسیقى فقط با اجراى زنده قابل دسترسى بود. قابلیت و کارایى بسیار زیاد وسایل دیدارى و شنیدارى، همراه با تحولات اقتصادى، صنعتى و نظامى و در همان حال توسعه نظام‌هاى دموکراتیک، گسترش سریع این وسایل را به دنبال آورد. هر چند این تحول، وقفه‌اى در توسعه فرهنگ نوشتارى پدید نیاورد اما کاربرد آن را محدود ساخت. چنان‌که تلفن به‌طور وسیعى جاى ارسال نامه و تلگراف را گرفت. رادیو و تلویزیون نیز سهم عمد‌ه‌اى از روزنامه‌ها و کتاب‌ها در ارتباطات عمومى را به خود اختصاص دادند. عکاسى و سینما نیز با توسعه فراوان فرهنگ تصویرى، سهم عمده‌اى از فرهنگ نوشتارى را از آن خود ساختند.
این همه نشان مى‌دهد که فرهنگ نوشتارى در پرتو امکانات و ابزارهاى جدید، چاره‌اى جز واگذارى بخشى از قلمرو کاربرد خود به امکانات فرهنگ شفاهى جدید، که همان ابزارهاى دیدارى و شنیدارى یا صوتى و تصویرى است، نداشته و ندارد.امروزه، سهولت استفاده از رادیو، تلویزیون، سینما، ضبط صوت و تأثیرگذارى شگفت‌انگیز آن‌ها، این رسانه‌ها را به‌عنوان جزیى غیرقابل چشم‌پوشى از زندگى درآورده است. در اواخر قرن بیستم کامپیوتر و فناورى دیجیتال و به همراه آن اختراع موبایل و گسترش سریع کاربرد این وسایل میان همگان، فرهنگ و ارتباطات شفاهى را وارد عرصه‌اى جدیدتر و
گسترده‌تر کرد. تا آن‌جا که نه تنها باسوادان، که افراد بى‌سواد هم مى‌توانند از آن‌ها استفاده کنند. معیار باسوادى هم از خواندن و نوشتن و حساب کردن فراتر رفت و جاى خود را به استفاده از کامپیوتر داد. به‌عبارت دیگر، امروز کسى بى‌سواد تلقى مى‌شود که نتواند از رایانه یا کامپیوتر استفاده کند.
چنین تحولاتى تاریخ‌نگارى را که همبسته با فرهنگ نوشتارى شده بود، با شرایط جدیدى روبه‌رو ساخت. عکاسى و سینما امکانات جدیدى را وارد علم تاریخ کرد. نیز امکانات ضبط صدا، راه را براى پیدایش تاریخ شفاهى (Oral history)  باز کرد. تاریخ شفاهى امکان مى‌دهد که همه‌ی مردم چه خود عامل رویدادها باشند و چه شاهد و چه کاربر یک پدیده‌ فرهنگى، اقدام به تاریخ‌نگارى کنند. این درحالى است‌ که رشد تعداد تحصیل کردگان و نیز رسانه‌هاى جمعى، فرصت ثبت و ضبط خاطره‌ها یا نگارش آن‌ها را نیز فراهم مى‌سازد. بدین ترتیب، در دوسه دهه‌ اخیر رویداد تاریخى به مقدار زیادى امکان ثبت و ضبط شدن، به صورت خاطره و گزارش مستقیم را یافته است. در نتیجه، اکنون دیگر چندان ضرورتى به «گذرِ شفاهى خبر» براى تبدیل رویداد به «تاریخ» وجود ندارد. این سخن بدان معنى نیست که بگوییم گذار شفاهى خبر دیگر در کار نیست، بلکه در مقایسه با دوره‌اى که امکان ثبت و ضبط مستقیم خبر رویداد اندک بود و گذر شفاهى خبر کارایى و کاربرد بیشترى داشت، این نسبت درحال معکوس شدن است.
اکنون که با حذف یا کوتاه شدن مرحله‌ی گذار شفاهى خبر، امکان ثبت مستقیم و بلاواسطه آن توسط عامل یا شاهد بیشتر شده تاریخ‌نگارى گسترش یافته و همگانى شده و نقل خاطره شخصى به‌صورت عنصرى از تاریخ شفاهى درآمده است. تا پیش از این، خاطره‌ شخصى نوشته مى‌شد و این امر متعلق به دوره فرهنگ نوشتارى بود. ما این پدیده را «خاطره شفاهى سنتى» می‌نامیم تا از «خاطره شفاهى جدید» متمایز باشد.
در پیدایش خاطره‌ شفاهى جدید، وسایل دیدارى و شنیدارى مدرن سهم عمده‌اى دارند. امروزه هر شخصى از دوره کودکى با رادیو، تلویزیون و دیگر امکانات ضبط و پخش صدا سروکار دارد. لذا هر آن‌چه که از طریق این وسایل به چشم و گوش او مى‌رسد راه به سوى ذهن و حافظه مى‌سپارد و سرانجام بخشى از هویت، شخصیت و خاطره او مى‌شود. هرچند بخش عمده‌اى از این حافظه حاصل چهره‌به‌چهره شدن و حضور مستقیم نیست و مربوط به دنیاى مجازى است اما به هرحال سهمى از حافظه او را از آن خود مى‌سازد. لذا شنیدن مجدد صداى دوره کودکى یا شروع اخبار یا یک مجموعه تلویزیونى که مدت‌هاى طولانى پخش مى‌شده است؛ نیز، یک آهنگ قدیمى یا صداى یک گوینده و خواننده یا تکرار تماشاى یک فیلم و سریال همه راه‌ها و ابزارهاى جدید (مدرن) تجدید خاطره محسوب مى‌شوند. از این‌روست که مى‌گوییم «خاطره شفاهى» از ویژگى‌هاى «فرهنگ تاریخى همگانى» در روزگار ماست. این پدیده جدید بخشى از جایگاه  خاطره‌نویسى یا تاریخ‌نگارى (نوشتارى) را به خود اختصاص داده است که ابعادى از آن به کتاب درسى تاریخ هم مربوط مى‌شود. لذا در ارزیابى موقعیت و شرایط کنونى کتاب درسى تاریخ، برنامه‌ریزان و مؤلفان نمى‌توانند خاطره شفاهى جدید را نادیده بگیرند. زیرا علاوه بر حضورى که دارد آن انداز ه نیز گسترده، قوى و مؤثر است که مى‌تواند رقیبى جدید براى تاریخ‌نگارى رسمى درسى به شمار آید.
از نگاهى سلبى، آن‌چه خاطره شفاهى مدرن را بسیار پرقدرت مى‌سازد و مى‌توان آن‌را بخشى از دنیاى مجازى زاده شده با پدیده دیجیتال دانست، آن است که عناصر سنتىِ تولیدِ خاطره‌ی شخصى بسیار ضعیف شده‌اند. علت آن نیز شتاب و تحول حیرت‌انگیز اختراعات و ابداعات است. هیچ پدیده‌اى در دنیاى صنعت دوام چندانى ندارد و بسیار زود جاى خود را به پدیده جدیدى مى‌سپارد. لذا اشیاء و وسایل امکان تبدیل شدن به «یادگارى» را پیدا نمى‌کنند و به صورت زباله و یا کالاى دست دوم دورریخته یا فروخته یا بازیافت مى‌شوند. حتى به درستى کسى در صدد ساختن موزه‌اى از آن‌ها هم برنمى‌آید. حال آن‌که صنایع دستى امروزه حداقل راه به موزه‌هاى مردم شناسى پیدا کرده‌اند. به موازات تولید اندک یادگارى از اشیاء، جابجایى بسیار مردمان از خانه‌اى به خانه دیگر، از شهرى و کشورى به شهر و کشورى دیگر نیز امکانات نقش بستن خاطره محیطى را کاهش داده است. لازمه اصلى شکل گرفتن چنین خاطره‌اى دوام سکونت و در همان حال نقش بستن چشم‌انداز جغرافیایى براى تکوین خاطره شخصى است که این خود دلبستگى به زادگاه یا سکونت‌گاه را موجب مى‌شود. تغییر و تحولات سریع و پى‌درپى محیط‌هاى شهرى و روستایى و تخریب بافت‌هاى قدیمى، تعویض مداوم مبلمان شهرى و ورود عناصر جدید به فضاهاى شهرى و روستایى نیز روند زوال شرایط مادى تکوین خاطره فردى را دامن مى‌زند. در چنین شرایطى خاطره شفاهى نوین که اتکاى بسیار به دنیاى مجازى دارد فرصتِ بروز یافته است. هرچند براى ارزیابى نقاط مثبت و منفى این خاطره شفاهى جدید باید اندکى صبر کرد و دقت و تأمل بیشترى به خرج داد اما تا این‌جا مى‌توان گفت شرایط براى پیدایش فرهنگِ شفاهىِ جدیدى در جامعه‌ی بشرى پدید آمده است که آموزش رسمى و ملى تاریخ نمى‌تواند از آن غافل و نسبت بدان بى‌توجه باشد

منبع : آموزش رشد تاریخ/ تابستان ۹۰

رویکردهای جدید به آموزش و انتقال مفاهیم تاریخی

امروزه تاریخ فراتر از صرف یادگیری و حفظ کردن چند نام و چند تاریخ زمانی وقوع حوادث است. گرچه توانایی به یاد آوردن جزییات وقایع مربوط به اشخاص برجسته و حوادث عظیم در جای خود حائز اهمیت است، لیکن لذت و مسرت تاریخ زمانی افزایش می یابد که راساً در فعالیت ها و اقدامات مربوط به تاریخ مشارکت و حضور داشته باشیم و تاریخ را به گونه تجربیات واقعی و به مثابه منابع و آثار اصلی به فرزندان آموزش دهیم. مطالعه کتاب ها و منابعی که روند تاریخ را تغییر داده اند، و داستان هایی که بر جزییات و دقایق زمان و مکان تاکید دارند، به نوجوانان کمک می کند تا به درک واقعی بودن افراد و مکان ها و انتخاب های واقعی و تبعات و پیامدهای واقعی، دقیق تر بنگرند. برای آنکه دقیق تر بنگرند، پرورش ذهن منسجم و واجد الگوی تحلیل و روشمند و مبتنی بر خط فکری به مراتب از یک ذهن غیرمنسجم و انباشته از اطلاعات و داده ها و یافته های انبوه و بی شمار ولی فاقد الگوی تحلیل و خط سیر روش شناختی و فاقد خط فکری و صرفاً متکی به خط محفوظاتی، برتر و ارزشمند تر است.

تلاش برای فرا گرفتن کل تاریخ جهان نه تنها غیرممکن، بلکه بسیار دشوار و طاقت فرساست و موجب کاهش شور و اشتیاق به تاریخ می شود. در حالی که مطالعه و بررسی عمیق معدودی از وقایع مهم به ما این امکان را می دهد تا وجوه و ابعاد مختلف یک داستان یا واقعه را درک کنیم. علاوه بر این، خود ما نیز همواره می توانیم گزاره های جدیدی به داستان مذکور اضافه کنیم. تاریخ یک تجربه عملی است و یادگیری تاریخ باید به همان شیوه یادگیری زبان صورت گیرد یعنی به همان شیوه ای که یاد می گیریم چگونه از یک زبان جدید استفاده کنیم و آن را به کار می بندیم، با همان شیوه می توانیم به نحو احسن تاریخ را یاد بگیریم، به این معنا که در حالی که درباره تاریخ مطالعه می کنیم آن را به کار می بندیم و به آن عمل می کنیم. سروکار داشتن با تاریخ در حقیقت با اقامه و طرح پرسش هایی راجع به وقایع، حوادث و شخصیت ها، جست وجو و کنکاش در شهرها و روستاها برای یافتن علائم و نشانه هایی از تاریخ آنها، گفت وگو با دیگران راجع به وقایع مساله ساز، نوشتن دیدگاه ها و روایت های خودمان درباره گذشته و نظایر آن میسر می شود.

نکته مهم دیگر تاکید بر این است که در اغلب موارد قطعیت در تاریخ وجود ندارد. کسی نمی تواند داعیه آن را داشته باشد که درباره فلان موضوع یا حادثه یا شخصیت تاریخی خاص، حرف آخر را می زند و به تمام آنچه باید و شاید دست یافته است و تکلیف قضیه را یک بار و برای همیشه تعیین کرده است. در مورد هر مساله یا واقعه تاریخی با بی شمار نقل ها و روایت ها و داستان ها و بی شمار ناقلان و داستان سرایان مواجه هستیم، اما به ندرت با موردی مواجه می شویم که به طور تمام و کمال حق مطلب را ادا کرده باشد. یک پژوهشگر تاریخ همواره به دنبال دیدگاه ها، نظرات و مواضع دیگری نیز هست و همواره به این نکته اذعان دارد که درک ما از تاریخ طی زمان تغییر می کند. طرح پرسش می تواند به بسط و گسترش تفکر انتقادی و مهارت ها و توانمندی های افراد در این راه کمک زیادی کند. علاوه بر این، اگر این فرآیند را به ویژه در سطح نوجوانان و جوانان در مدارس، دبیرستان ها و کالج ها مورد نظر قرار دهیم به آنان کمک خواهد کرد تا نحوه مشارکت در جامعه در آینده ای نه چندان دور را یاد بگیرند و با طرح سوال و پرسش با تفاوت های میان امور واقعی، تخیلی و آرمانی آشنا شوند.

«منقول است که تعلیم بد، هنگامی واقع می شود که رشته ای از کلمات از جزوات درسی معلم به دفتر دانش آموز سرازیر می شود، بدون اینکه ذهن هیچ یک از این دو را به تکاپو بیندازد.»

چقدر می توان به یک روایت تاریخی اعتماد کرد؟

 سلام. دوستان عزیز، شما وقتی یک روایت تاریخی را میخوانید چقدر می توانید به این روایت تاریخی اعتماد کنید؟

برخی افراد برایشان خود داستان مهم است و به همین خاطر هر چه در یک سند تاریخی ذکر شده است، را میخوانند و به راحتی از کنارش میگذرند و اگر بحثی در مورد آن ماجرای تاریخی بشود از آن نقل قول میکنند و ممکن است روی درستی آن پافشاری هم بنماید. گروهی دیگر برایشان مهم این است که نویسنده کیست؟ اگر نویسنده فردی باشد که برای آنها قابل اعتماد است حرفش را باور می کنند و در غیر اینصورت به اون اعتماد نمیکنند. گروهی هم برایشان مهم این است که نویسند چه می گوید؛ اگر نویسنده آنچه را آنها می پسندند بگوید سخنش را قبول می کنند و در غیر این صورت سخنش را نم یپذیرند. این سه رویه همگی غلط هستند. چه بسا مورخین، در کتب خود اخباری را نقل کنند که جعلی باشد، خواه اگاهانه و خواه ناآگاهانه. این مسئله به کیش و مسلک فرد ارتباط ندارد.

ابتدا پیرامون عوامل وجود اخبار جعلی در تاریخ چند مثال میاوریم:

1)روش نگارش مورخین که هر خبری به دستشان می رسید را می نوشتند.

2) تلاش ملتها برای نوشتن تاریخی افتخارآمیز برای خود.

3)گرایشهای قومی و فرقه ای.

4)تلاش وقایع نگاران درباری برای نزدیکی و تقرب به شاه و سلطان.

5)ممانعت شاهان و سلاطین از ثبت آنچه بر خلاف میلشان بود.

6)تبدیل شدن اسطوره ها به تاریخ ملتها.

7)دوستیها و دشمنی ها و غرضهایی که در افراد وجود داشت.

نگاهی به روش نگارش تاریخ

گذشته از عواملی که منجر به تحریف تاریخ میشوند، به روایات تاریخی باید با شک زیاد نگاه کنیم. نگارشات تاریخی را به چند دسته می توان تقسیم کرد:
1)کتیبه ها و سنگ نگاره ها:
هر چند تحریف یک کتیبه امری بسیار بعید است اما ممکن است نوشتجات روی یک کتیبه هرگز درست نگاشته نشده باشند که بخواهند تحریف شوند چرا که به امر سلاطین نوشته میشدند و معمولا آنچه را خود میخواستند را مینوشتند.
در عین حال این سنگ نگاره ها بیشتر مواقع خیلی خلاصه هستند و حوادث کلی را بیان میکنند و به شرح خیلی از مسائل نمیپردازند.
2)کتابهای مورخینی که شاهد حوادث نبوده اند:
بسیاری از اسناد تاریخی که از عصرهای گذشته خبر می دهند از این دست هستند. مثل آنچه هرودوت(پدر تاریخ) و کتزیاس و گزنفون در مورد کوروش و داریوش هخامنشی و دوران پیش از آنها نقل می کنند سالها پس از این دو نفر نوشته شده است. در این تواریخ سخنی از اینکه روایت از کجا آمده است به میان نمیاید و مورخ ما را از نوع بدست آوردن ماجرا مطلع نمیسازد، پس اعتماد به این کتابها کار دشواریست. البته سخن گفتن هرودوت از مارهای پرنده که در هوا پرواز میکنند(تواریخ هرودوت، ص 143) یا سوار شدن آریون بر پشت نهنگ برای رسیدن به تناریوم(همان صفحه 26) و اشتباهات فاحش و باورنکردنی مشابه، که هردودوت مانند سایر داستانهایش در تاریخش از آنها مثل ماجرایی واقعی سخن میگوید، هر انسان اعتمادگری را متقاعد میکند که نمیشود هر داستانی را که هردوت در کتابش آورده است را باور کرد، هر چند هرودوت را پدر تاریخ بنامند.
با گذشت زمان مورخین برای مستند کردن سخنان خود احساس مسئولیت بیشتری کردند و برای مثال طبری در کتاب تاریخ خود برای هر داستانی یک سلسله از راویان را نقل میکند. اما این مشکل هم در کتاب تاریخ طبری وجود دارد که گاهی سلسلۀ راویان او تا زمان وقوع واقعه ادامه ندارند و برای مثال قدیمیترین کسی که ماجرا را نقل کرده است(راوی اول) خود چند نسل بعد از ماجرایی که نقل میکند به دنیا آمده است. گاهی هم سلسلۀ راویانی که طبری و سایر مورخین مشابه نام میبرند این اشکال را دارد که گاهی دو راوی که در سلسلۀ راویان پشت سر هم قرار دارند هرگز امکان دیدن یکدیگر را نداشته اند، برای مثال راوی سوم زمانی که راوی چهارم تنها یک سال سن داشته است وفات یافته است و لذا راوی چهارم نمیتوانسته در آن سن و سال روایتی را از او بشنود و به خاطر بسپارد. گاهی هم مورخین ماجراها را از راویانی نقل میکنند که قابل اعتماد نیستند برای مثال تعدادی از ماجراهای نقل شده در تاریخ طبری، به نقل از سیف بن عمر است که فردی غیر قابل اعتماد است و حتی خود طبری هم به او نظر مثبتی ندارد ولی در کمال شگفتی ماجراهایی را از او نقل میکند. مسلم است هر یک از این ایرادها که نقل کردیم روایت را خدشه دار میکند و وجود خطاهای بزرگ تاریخی در کتاب طبری و سایر کتب عصر اسلامی، نیز مؤید این سخن میباشد که در پاسخ به شبهات تاریخی آنها را مورد به مورد خواهیم دید. لازم به توضیح است که علم رجال پیرامون راویان ماجراهای تاریخی به بررسی میپردازد و ما را در شناخت راویان راستگو و دروغگو یاری میدهند.
حال آیا اگر یک کتاب تاریخی ماجراهایی را به نقل از سلسله راویانی مطمئن ماجرایی را نقل کند و هیچ یک راویان و خود مورخ هم غرضورز نبوده باشند، میتوان به ماجرا با خیال راحت اعتماد کرد و وقوع انرا قطعی دانست؟ متأسفانه پاسخ منفی است و با این حساب هم همچنان صحت یک روایت تاریخی در هاله ای از ابهام قرار دارد. برای توضیح بیشتر به مثال زیر توجه کنید:
ده نفر را کنار یکدیگر بنشانید و جمله ای را در گوش اولی بگویید تا او به نفر بغل دستیش منتقل کند و همینطور به صورت درگوشی سخن به گوش نفر دهم برسد و از او بخواهید که آنچه شنیده است را بازگو کند. در بیشتر موارد جملۀ او با جملۀ شما متفاوت است. اگر باور ندارید امتحان کنید!! البته هر چه تعداد نفرات بیشتر و جملات طولانیتر باشد میزان این تفاوت بیشتر هم میشود. توجه کنید که این تفاوت در شرایطی پیش میاید که منتقل کنندگان سخن به محض شنیدن یک سخن آنرا به فرد کنار خود منتقل میکنند، در حالی که راویانی که یک ماجرای تاریخی را نقل میکنند، ممکن است سالهای فراوانی بین زمان شنیدن ماجرا از راوی قبلی و نقل کردنشان برای راوی بعدی، زمان وجود داشته باشد؛ پس احتمال این وجود دارد که ماجرایی را که به مورخ میرسانند، در این بازه زمانی، که گاهی بین مورخ و حادثه چندین قرن فاصله وجود دارد، دچار دگرگونیهای ناخواسته بشود.
از سوی دیگر عالمان علم رجال هم معصوم نیستند و ممکن است که در تشخیص قابل اعتماد بودن یا نبودن راویان دچار خطا بشوند و همچنین خود راویان و مورخ هر چقدر هم که سعی کنند در نقل تاریخ صادق باشند باز هم ممکن است ناخودآگاه بخاطر تمایلات درونی حقیقت را تا حدودی تغییر دهند. مشکل دیگر اینستکه کسی که بخواهد یک ماجرای دروغین بسازد ممکن است از یک سلسله راوی مطمئن برای نقل ماجرا استفاده کند که هیچگونه خدشه و ایرادی بر آن وارد نباشد؛ در این حالت فقط با کمک برخی مسائل جانبی میشود به دروغ بودن آن ماجرا پی برد مثل عدم همخوانی ماجرا با وقایع و شرایط زمان ماجرا و همچنین اینکه سایر مورخین همعصر مورخ یا مورخینی که از مورخی که ماجرا را نقل کرده به زمان حادثه نزدیکترند، ماجرا را نقل نکرده باشند. البته با این روشها نیز ممکن است باز هم روایتی جعلی ناشناخته بماند.
پس ما اگر ماجرایی سلسله راوی مناسبی داشته باشد هم نمیگوییم حتما رخ داده است، بلکه میگوییم به احتمال زیاد این ماجرا رخ داده است و در واقع دلیلی برای نپذیرفتن این ماجرا وجود ندارد؛ مگر اینکه روایت متواتر باشد که در مورد آن در ادامه بحث خواهیم کرد.
3)نوشتجات مورخینی که خود شاهد ماجرا بوده اند:
این مورخین در اکثر موارد وقایع نگاران درباری هستند که هر چند ماجرا را به صورت مستقیم در کتاب خود میاورند ولی باز این مشکل اینجا وجود دارد که آنها مجبورند به میل پادشاه خود به نگارش بپردازند و لذا ممکن است برخی حقایق را تحریف کرده باشند ولی از مورد بالا موارد قابل اعتمادتری هستند.
4)اخبار روز:
یکی دیگر از روشهای کسب اطلاع از تاریخ در عصر حاضر استفاده از نوشته های خبرنگاران و اخبار و ... است. البته باز هم بخاطر وجود سیاستها و جنگ تبلیغاتی همیشه حقایق را با تحریفاتی می شنویم و همین می شود که یک خبر را در یک خبرگزاری چنین و در خبرگزاری مخالفش چنان میشنویم! برای مثال شما ماجرای هولوکاست را ببینید که در کنار اسنادی که آنرا تأیید میکنند اسنادی هم وجود دارند که بر جعلی بودنش صحه میگذارند و دریافتن حقیقت را سخت میکنند.

پس به چه روایتی میشود اعتماد کرد؟

ممکن است کسی بگوید که ما با این حساب تمام تاریخ را انکار نموده ایم و دیگر باید بگوییم تمام تاریخ حاصل اوهام بشر بوده است!!! البته این سخن اگر از سوی کسی گفته شود، حاصل خطایی ناشی از مطالعۀ بدون دقت متن است. ما هرگز نگفتیم که تاریخ حاصل خیالات بشر است بلکه نشان دادیم که بسیاری از وقایع تاریخی وقوعشان برای ما قطعی نیست. مثالهایی که در بالا آوردم نشانگر ماجراهایی است که در کتب مورخین دیده میشود ولی با حقیقت منافات دارد. پس ما اخبار را در شکلی کاملا ساده به سه دسته تقسیم میکنیم:
1)اخباری که احتمال وقوعشان ضعیف یا محال است. مثل ماجراهایی که در زمان آنها، مورخ حضور نداشته است و سلسله راوی مناسبی هم برای نقل ماجرا به ما معرفی نمیکند یا اینکه مورخین کمی آنرا نقل کرده باشند که روایتی ضعیف است و اگر ماجرایی را نقل کند که با عقل همخوانی نداشته باشد محال محسوب میشود، مثل آن دو مثالی که در بالا از تاریخ هرودوت زدم.
2) اخباری که احتمال وقوعشان بالاست. این روایات تاریخی به لحاظ راوی مشکلی ندارند و به شرایط و قرائن و آثار بدست آمده از آن عصر نیز همخوانی دارند و همچنین روایتی که به لحاظ اعتبار همسطح آنها باشد ولی خلاف آن خبر را بگوید وجود ندارد.
3)اخبار قطعی. تنها روایات متواتر را میتوان قطعی حساب کرد بدان معنا که این ماجراها را مورخین مختلف و سلسله راویان زیادی نقل میکنند و اسناد زیادی دال بر وقوع آنها وجود دارد. البته در حوادث روز انچه را که شما با چشم خود دیده باشید نیز قطعی محسوب میشود ولی این قطعی بودن فقط برای شاهدان ماجرا تعریف میشود. برای روایات قطعی موجود در تاریخ باید بگوییم که برای مثال وجود حکومت علویان یا وجود شخصیتی مثل حضرت محمّد(ص) در تاریخ قطعی است چراکه اسناد و دلایل زیادی هم بر وجود آنها موجود است. یک مثال خیلی ساده از تواتر را در پاسخ به این سؤال که "اسم شما چیست؟" میبینید. شما نظر به اینکه همۀ کسانی که شما را میشناسند شما را با این اسم خطاب میکنند، این اسم را اسم خود میدانید.

 منبع : کانون گفتگوی قرانی

جايگاه تاريخ شفاهي در درس تاريخ دانشگاهها

موضوع تاريخِ شفاهي آموزشِ تاريخ در دانشگاههاي ايران، از مباحثي است كه تاكنون بدان پرداخته نشده است. به طور يقين در اين فرصت كوتاه نيز تنها ميتوان به طرح ضرورت مسئله پرداخت و بررسي و چگونگي اجراي اين موضوع را به فرصت ديگري واگذاشت. زيرا اين موضوع علاوه بر نياز به تحقيقات عميقتر، انجام يك طرح مطالعاتي گسترده را ميطلبد.
از قرن هيجدهم ميلادي در بسياري از شاخههاي معرفت بشري، انديشههاي جديد همراه با وقوع تحولاتي فراگير و شتابان پديد آمد. علوم انساني و از ميان آنها، تاريخ نيز در معرض اين تحولات قرار گرفت. اين تحولات، به بروز و ظهور آراي مختلف در تعريف علم، روش، موضوعات و مواد مورد مطالعة مورخان انجاميد.
منازعات موضوعي، گرايش طيفِ گستردهاي از محققان بود. مورخان نوانديش، موضوعِ تاريخ را به تاريخِ شاهان و برگزيدگان سياسي منحصر نميدانستند. از نظر آنان علم تاريخ، شناختِ فرهنگ عامه و گذشتة انساني بدون تمركز بر قدرت سياسي و سلسلههاي حاكم بود. آنان، گشودن درهاي بستة تاريخنگاري و آزاد كردن مورخ را براي گشت و گذار در گذشته مورد تأكيد قرار ميدادند. تاريخ زبان، تاريخ تغذيه، تاريخ مسكن و مانند اينها بهعنوان بخشي از گزارش منسجم دربارة گذشته، مورد بحث ايشان قرار گرفت.1 از نظر اين دسته، مقابله با تاريخ سياسي ـ كه به تاريخ بيحاصل زندگي شاهان، اغراق در نقش شخصيتها در تاريخ، گزارش طولانيِ جنگها و ديگر كشمكشها، تبديل شده بود ـ ضرورت قطعي است. مطالعه و تحقيق دربارة گروهها و نهادهاي اجتماعي نظير زنان، كارگران، بازرگانان، معلمان و همچنين دانشگاهها، خانواده و ارتش، رويكردهاي نويني بود كه مورخانِ جديد به آن ميانديشيدند.
مورخانِ نوگرا، همچنين به تغيير در حوزة يافتهها و شواهد تاريخي تأكيد داشتند. آنان يافتههاي تاريخي را محدود به اسناد و آرشيوهاي ملي نميدانستند و مورخان را به استفاده از منابع ديگر دعوت ميكردند. تاريخ شفاهي، ابزار نويني بود كه مورد توجه قرار گرفت.2
از آن زمان (1950م) تاريخ شفاهي به صورت گسترده در تاريخنگاريِ موضوعاتِ متنوع تاريخِ معاصر مورد استفاده قرار گرفت و انجمنهاي علمي تاريخ شفاهي تأسيس شد و طرحهاي تحقيقاتي گوناگون براي نگارش موضوعات تاريخ معاصر به اجرا درآمد.3
بنياد اصلي اين روش، برآن قرار داشت كه در نگارشِ تاريخ، مورخ بايد از گفتهها و گزارشهايي بهره بجويد كه بازيگران و دستاندركاران يك موضوع آن را نقل ميكنند. گردآوري اطلاعات مربوط به هر موضوع با استفاده از مصاحبههاي روشمند، ميتواند ابعاد ناشناخته و ناپيداي موضوعات تاريخي را روشن سازد. زبان گفتاري تاريخ شفاهي به دور از دغدغههاي زبان نوشتاري، به پردهبرداري از لايههاي پنهان و مغفول ماندة حادثه كمك ميكند. همچنين آرايش يافتههاي تاريخي در قالب سخن و گفتار شفاهي، متمايز از زبان نوشتاري است؛ هر چند كه زبان گفتار در تاريخِ شفاهي سرانجام به صورت نوشته در ميآيد. تأكيد، تشديد، تمايل، توجه، تنفر و بسياري از احساسات درونيِ ديگر ـ كه در زبان گفتار نسبت به نوشتار بيشتر مجال بروز مييابد ـ ميتواند يكي از دلايل اقبال گسترده به تاريخ شفاهي باشد4

آموزش تاريخ در دانشگاهها
بيش از نيم قرن از آموزش تاريخ در دانشگاههاي ايران ميگذرد. 5 به طور مسلم در اين مدت اين رشتة آموزشي با تحولات مختلفي روبرو بوده است. مواجهة دستاندركارانِ آموزشِ تاريخ با موضوعاتي كه به ماهيت، ساختار، جريانهاي بيروني و دروني اين حوزة معرفتي باز ميگردد، ميتواند دستماية مطالعه قرار گيرد. ماهيت علم تاريخ كه زماني هستي آن به عنوان يك علم، مورد تشكيك گروهي از اهل فن قرار گرفت6 تا هنگامي كه به مواجهه با علوم محض و موج پر رونق آن برخاست و يا هنگامي كه علمآموزي در آن به سبب تحولات سياسي با اقبال روبرو شد و همچنين كم اقبالي اخير، ميتواند ناگفتههايي را از اين موضوع آشكار سازد.
ساختارهاي داخلي و خارجي اين رشته، مانند جايگاه آن در ميان ديگر رشتهها، نسبت و مناسبات اين رشته با مراكز قدرت سياسي و جريانهاي مختلف فرهنگي و فكري جامعه، مناسباتِ تاريخ با ساير رشتههاي علوم انساني مانند ادبيات، جغرافيا، جامعهشناسي و علوم تجربي، الزاماتي را به تاريخ و پيشينة اين رشته تحميل كرده كه در قالب تدوين تاريخ شفاهي، به بخشي از آن ميتوان دست يافت.

ضرورتهاي تدوين تاريخ شفاهيِ آموزشِ تاريخ
در مقالة حاضر، تدوين تاريخ شفاهي براساس هفت ضرورت توضيح داده شده است كه عبارتند از:
1ـ تاريخِ تاريخ
واقعيت آن است كه تاريخنگاران گذشته و حال، چندان اهتمامي به بيان تاريخ خود نداشتهاند و اين در حالي است كه موشكافي، مرارت و تحمل رنجها و سختيهايي كه در راه روشن كردن حقايق تاريخي برخود هموار ميكنند، بر كسي پوشيده نيست. محقق امروز، نه تنها در دستيابي به زندگي و پيشينة مورخان گذشته با تنگناهاي فراواني مواجه است بلكه از تاريخ و سرگذشت مورخان معاصر نيز كم اطلاع است. گويا توافقي صورت گرفته كه حتي مورخان معاصر هم ـ كه به عرصة نوين تاريخنگاري توجه دارند و براي مثال ضرورتِ تاريخِ مسكن و پوشاك را يادآوري ميكنند ـ از تاريخ خود تغافل ورزند. فرو گذاشتن تاريخِ تاريخ يا تاريخِ مورخان، در حقيقت چشمپوشي از تعامل و مواجهة افرادي است كه در تبيين حقايق گذشته نقش تعيينكنندهاي داشتهاند. با تدوين تاريخ شفاهيِ آموزشِ تاريخ، ميتوان به بخشي از اين مهم دست يافت.
2ـ تاريخ شفاهي، ابزاري براي برنامه ريزي
ديدگاههاي جديد در برنامهريزي، بر ضرورت مطالعات تاريخي تأكيد ميكند. اكنون برنامهريزي در هر يك از حوزههاي اجتماعي، سياسي، فرهنگي و اقتصادي بدون مطالعة پيشينة تاريخي آن موضوع، كاري ناتمام و نارس است. به همين جهت برخي از مراكز سياسي، نظامي و اقتصادي، به ضرورت مطالعات تاريخي پيبردهاند و به صور گوناگون اين نياز را هر چند به صورت ناقص به گروههاي تاريخ دانشگاهها و مؤسسات تحقيقاتي منعكس ميسازند.
برنامهها و سرفصلهاي جديد در دورههاي مختلف آموزش تاريخ، از اين نياز مستثنا نيست. به نظر ميرسد تدوين تاريخ شفاهي با تكيه بر جمعآوري اطلاعات پيرامون نيازهاي برنامهريزان ميتواند در ارائه برنامهها و سرفصلهاي مناسب كمك مؤثري كند. گزارشهاي شفاهي مدرسان و اعضاي هيئت علمي تاريخ و پيشكسوتان، منبع بسيار مناسبي جهت اتخاذ تصميم مناسب در مورد عناوين درسي در سطوحِ مختلفِ رشتة تاريخ است.
3ـ تاريخ شفاهي و شناخت چهره هاي علمي
شناخت بيشتر چهرههاي علمي در رشتة تاريخ از طريق بيان و گفتار، ميتواند مسير علمي دانشجويان فعلي را در پيمودن راه صعب و دشوار تحليل تاريخ هموارتر سازد. چگونگي آشنايي با حوزة تاريخ، سالهاي تحصيل براي اخذ مدارج عالي، سالهاي طولاني تدريس، رخدادهاي گوناگوني كه طي سنوات خدمت با آنها روبرو بودهاند و بيان خاطرات از استاداني كه اكنون در قيد حيات نيستند، كمترين دستاوردي است كه در اين كار ميتوان انتظار داشت. اين گفتهها، براي دانشجويان جوان جاذب است و به تقويت انگيزة آنان و شناختِ راههاي موفقيتشان كمك ميكند.7 در برهة اخيرِ حياتِ تاريخ، اين كار امري ضروري است.
4ـ تاريخ شفاهي به عنوان شاخهاي جديد از تاريخ
تاريخ نو، زمينهها و شاخههاي مختلفي براي علم تاريخ تعريف ميكند كه تاريخ اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي، جامعهشناسي تاريخي، جغرافياي تاريخي و اقتصاد تاريخ از جملة آنهاست. تاريخ شفاهي نيز به سرعت در ميان گروههاي آموزشي تاريخ رواج يافته و صدها انجمن و طرح مطالعات تاريخ شفاهي در دانشگاههاي معتبر جهان در حال انجام است. قدمت برخي از انجمنهاي تاريخ شفاهي، به حيات رشتة تاريخ در دانشگاههاي كشور ميرسد. انجمنهاي تاريخ ـ كه اغلب وابسته به گروههاي تاريخ هستند ـ اولويتهاي نخستين خود را به تاريخ شفاهي آموزش اختصاص دادهاند. تداول اين امر در ديگر مراكز علمي، ضرورت پرداختن به آن را در برابر ما قرار ميدهد.
5ـ تاريخ شفاهي، بخشي از تاريخ آموزش عالي در ايران
آموزش عالي در ايران، به تدريج به مرز صد سالگي ميرسد. جهت برنامهريزيِ تدوينِ تاريخِ اين حوزه از فعاليتهاي انساني، همانند ديگر حوزهها بايد اقدام كرد. نگارش اين تاريخ بدون تاريخ شفاهيِ آموزشِ عالي، امري ناقص و ناتمام است.
6ـ چالشهاي تاريخ و مورخان
ويژگي اين ضرورت، از آنجاست كه رشتة تاريخ و مورخان نسبت به ديگر رشتههاي دانشگاهي با چالشهاي سياسي بيشتري مواجه بودهاند. شايد بتوان گفت اين چالشها نيز خاص تاريخ است. جريانهاي سياسي قبل و بعد از انقلاب هيچ يك از رشتههاي دانشگاهي را از نظر دور نداشت. آشنايي با تاريخ شفاهي، آنچه را بر تاريخ و مورخان گذشته، آشكار ميكند و آگاهيهاي لازم را در برابر چالشهاي پيشرو در اختيار مينهد.
آگاهي از تجارب گذشته نظير همراهي تاريخ و جغرافيا در دهههاي سي و چهل شمسي، منبع ارزشمندي است كه اهل تاريخ را در برابر موضوعات اخير مانند رشتههاي ميان رشتهاي و روزآمد كردن برنامهها مطابق نيازها كمك ميكند. آموزش تاريخ و جغرافي و آنچه پيرامون آن رخ داده، از زبان ناظران و دستاندركاران شنيدني و سخت مورد نياز است.
7ـ تاريخ شفاهي و تأليف كتاب و منابع درسي
آموزش تاريخ بدون معرفي منبع و كتاب درسي، مشكل است. اما در معرفي اين منابع ميان مدرسانِ عنوانهاي درسي توافق زيادي وجود ندارد. شناخت ضرورت و چگونگي اين مهم و اجرا شدن آن، بخشي ديگر از دستاوردهاي تاريخ شفاهي است كه ميتوان از زبان مؤلفان شنيد و آن را مورد توجه قرار داد.
بدين ترتيب، ميتوان گفت تدوين تاريخ شفاهي آموزش تاريخ به رغم مشكلات احتمالي آن، ميتواند آغازي بر روزآمدسازي برنامههاي درسي و ايجاد شاخة تاريخ شفاهي در دانشگاههاي كشور باشد. 8

پي نوشتها:
1ـ پيتر برك، ضرورت همگرايي نظرية اجتماعي و تاريخ: رابطة جامعهشناسي و تاريخ، فلسفة تاريخ، روششناسي و تاريخنگاري، ترجمة حسينعلي نوذري (تهران، طرح نو، 1379)، ص 432.
2ـ مايكل استنفورد، درآمدي بر تاريخپژوهي، ترجمة مسعود صادقي (تهران: انتشارات سمت، 1384)، ص 266.
3ـ همان، صص 267 ـ 268.
4ـ همان، ص 266. استنفورد به تفاوتهاي جزئي گفتار اشاره ميكند كه در سند كتبي وجود ندارد.
5ـ عبدالحسين زرينكوب، تاريخ در ترازو (تهران، اميركبير، بيتا)، ص 14.
6ـ همان.
7ـ دانشجويان، همواره علاقة خود را نسبت به اطلاع از زندگي و كوششهاي علمي استادانشان ابراز ميدارند. به طور نمونه، در اغلب نشريات علمي دانشجويي سالهاي اخير، ميتوان اين علاقه را مشاهده كرد. نگارنده در كنگرة بينالمللي «اصفهان در پهنة تاريخ و تمدن اسلامي»، شاهد گفتاري درسآموز دربارة يكي از پيشكستوان گروه آموزشي آن دانشگاه بود.
8ـ همچنين، از آثار زير در نگارش اين نوشته استفاده شده است:
ـ پيتر برك، تاريخ و نظرية اجتماعي، ترجمة غلامرضا جمشيديها 0تهران: دانشگاه تهران، 1381).
ـ بولارد، سيدني، انديشة ترقي و جامعه، ترجمة حسين اسدپور (تهران: اميركبير، 1354)
ـ استيوارت، هيوز، آگاهي و جامعه، ترجمة عزتالله فولادوند (تهران: آموزش انقلاب اسلامي، 1369).

منبع: مجموعه مقالات نخستين همايش تاريخ شفاهي ايران

40 پیشنهاد برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان

انگيزه به دو نوع دروني و بيروني قابل تقسيم است.

از انگيزه بيروني مي‌توان به تقويت‌كننده‌هايي چون پول، تائيد، محبت، احترام، نمره ،

واز تقويت‌كننده‌هاي دروني مي‌توان به رضايت خاطر و احساس خوب از يادگيري اشاره كرد.
آنچه كه بيشتر موجب رفتار خود‌جوش مي‌شود، انگيزه دروني است. هدف عمده فعاليت‌هاي پرورشي معلم يا مربي اين است كه دانش‌آموز به تدريج از انگيزه‌هاي بيروني به سمت انگيزه‌هاي دروني هدايت شود.
تفاوت اساسي افراد داراي انگيزه دروني با افراد داراي انگيزه بيروني اين است كه افراد با انگيزه دروني احساس كفايت بيشتري در خود دارند و كمتر به ديگران اجازه مي‌دهند كه محرك رفتارشان شوند. اين گروه از دانش‌آموزان، خود تعيين كننده رفتارها هستند و به خاطر كفايتي كه در خود احساس مي‌كنند، باور دارند كه مي‌توانند با رفتارشان بر محيط خود تأثير بگذارند.

اين گروه از دانش آموزان با انگيزه درون‌گرا، تصورشان اين است كه موفقيت و عدم موفقيت در تحصيل به خاطر نحوه رفتار صحيح يا غلط خودشان است.
اما برخلاف آنها، دانش‌آموزان باانگيزه برون‌گرا، احساس بي‌كفايتي يا كفايت كم داشته و همواره تصور مي‌كنند كه موفقيت آنها تحت تأثير عوامل محيطي نظير:
معلم و سوالات سخت است. اين گروه از دانش‌آموزان حتي اگر درس بخوانند، باز هم موفقيت چنداني نخواهند داشت. چرا كه اندك تلاش آنها به خاطر همان انگيزه‌هاي بيروني، همچون فرار از تنبيه يا كسب خواسته معلم است. اينان در صورت كسب موفقيت اندك هم آن را به شانس و تصادف نسبت مي‌دهند و نه به تلاش و استعداد خود.
اين دانش‌آموزان حتي اگر نيم‌نگاهي به موفقيت داشته باشند، آنقدر آن را صعب‌الوصول مي‌دانند كه دست به عمل نمي‌زنند، در نتيجه هرگز طعم موفقيت را نخواهند چشيد.
در حقيقت گام اول در برخورد با اين افراد چشاندن طعم موفقيت به آنها و درهم شكستن تصور منفي آنها در مورد دستيابي به موفقيت است. در اين صورت است كه «موفقيت»، «موفقيت» مي‌آورد.
از آنجايي كه انسان آمادگي دارد تا فعاليت‌ها و تصوراتش را تعميم دهد، موفقيت در يك درس منجر به موفقيت در دروس ديگر مي‌شود و اين موضوع در مورد دروس اصلي هر رشته مهم‌تر است.
درواقع، ضعف درسي در اين دروس منجر به بي‌علاقگي به تحصيل و گاهي حتي ترك تحصيل مي‌شود و البته عكس آن هم صادق است. به همين علت به معلمان دروس اصلي هر رشته توصيه مي‌شود، شرايط آموزشي و امتحاني را مطلوب نمايند و با ارزشيابي‌هاي مناسب فضاي كلاس را لذت‌بخش كنند.

 
به طوركلي به‌منظور افزايش انگيزه دانش‌آموزان و سوق دادن آنها به سمت دروني شدن انگيزه‌ها راهكارهاي زير توصيه مي‌شود:

1 - سعي كنيم اولويت تجربه‌هاي دانش‌آموزان براي آنها جالب باشد، احساس موفقيت اوليه اعتماد به نفس آنها را افزايش مي‌دهد. اين موضوع در مسابقات ورزشي نيز مشهود است.
2 - براي موفقيت دانش‌آموزان پاداش در نظر بگيريم. منتظر نباشيم تا افت تحصيلي اتفاق افتد و سپس موفقيت را تحسين كنيم.
3 - با احترام گذاشتن به تفاوت‌هاي فردي دانش‌آموزان، هرگز آنها را با يكديگر مقايسه نكنيم.
4 - دانش‌آموزان را در كلاس كمتر درگير مسائل عاطفي منفي نمائيم و نسبت به حساسيت‌هاي عاطفي آنان آشنا و در كاهش آن كوشا باشيم. سخت‌گيري و انضباط شديد، تبعيض، بيان قضاوت‌هاي منفي و خبرهاي ناخوشايند از جمله عواملي است كه موجب درگيري ذهني و كاهش علاقه به يادگيري مي‌شود.
5 - بلافاصله پس از آزمون يا پرسش كلاسي، دانش‌آموزان را از نتيجه كار آگاه كنيد.
6 - براي اينكه دانش‌آموز بداند، در طول تدريس به‌دنبال آموختن به چيزي باشد، بيان اهداف آموزشي مورد انتظار از او را در ابتداي درس فراموش نكنيم.
7 - چگونگي يادگيري و نحوه انجام كار براي دانش‌آموز مشخص شود.
8 - به‌منظور افزايش حس كفايت در دانش‌آموز از او بخواهيم مطالب ياد گرفته شده را به دوستان يا كلاس آموزش دهد.
9 - در مورد مشكلات درسي دانش‌آموز و ريشه‌يابي آن، با او تبادل نظر و گفت‌وگو كنيم.
10 - تشويق كلامي در كلاس، به صورت انفرادي بسيار حائز اهميت است.
11 - مطالب درسي را به ترتيب از ساده به دشوار مطرح كنيم.
12 - از بروز رقابت ناسالم در بين دانش‌آموزان پيشگيري شود.
13 - در فرآيند آموزش متكلم وحده نباشيم و يادگيرندگان را در يادگيري مشاركت دهيم.
14 - علاقه به دانش‌آموزان و تعلق خاطر و اهميت دادن به يكايك آنها، سطح انگيزه‌ها را افزايش مي‌دهد.
15 - آموزش را با «تهديد» پيش نبريم.
16 - براي دانش‌آموزان با انگيزه، خوراك علمي كافي داشته باشيم.
17 - با محول كردن مسئوليت به دانش‌آموزان كم توجه، آنان را به رفتارهاي مثبت هدايت و علل كم‌توجهي در آنها را بررسي كنيد.
18 - شيوه‌هاي تدريس را از سنتي به شيوه‌هاي روز تغيير داده و با استفاده از تكنولوژي آموزشي، حواس پنجگانه دانش‌آموزان را به كار گيريم.
19 - ميان درس كلاس و مسائل زندگي كه به وسيله همان درس قابل حل است، ارتباط برقرار كنيم.
20 - تدريس را با طرح مطالب و پرسش‌هاي جالب توجه آغاز كرده و با تحريك حس كنجكاوي، دانش‌آموزان را برانگيخته‌تر سازيم.
21 - به وضعيت جسماني دانش‌آموزان توجه كرده و علل جسمي بي‌توجهي و كاهش انگيزه آنان را بيابيم.
22 - محيط كلاس را با طراحي زيبا و مناسب، جذاب سازيم تا مانع بروز كسالت روحي شويم.
23 - با فرهنگ و تاريخچه زندگي افراد مدرسه يا محله‌اي كه در آن تدريس مي‌كنيم، آشنا شده و در طول تدريس از مثال‌هاي آشنا استفاده كنيم.
24 - به منظور اطلاع از نتيجه فعاليت درسي دانش‌آموزان و ارائه بازخورد به موقع و مناسب، تكاليف آنان را بلافاصله در جلسه بعدي ملاحظه و با رفع اشكالات، جنبه‌هاي مثبت را تشويق كنيد.
25 - در گرفتن آزمون و امتحان به قول خود عمل كنيم.
26 - زمان يادگيري بايد در حد توان دانش‌آموز باشد. براي تجديد قوا و انگيزه در ميان كلاس از وقت تفريح و استراحت غافل نشويم.
27 - دانش‌آموز را از ميزان پيشرفت خود آگاه سازيم تا بداند براي رسيدن به هدف چه گام‌هاي ديگري بردارد.
28 - به لحاظ اخلاقي و ايجاد انگيزه، هميشه خوش‌اخلاق و خوش‌رو باشيم.
29 - به منظور افزايش حس كفايت و مشاركت در ارائه دروس از نظرات دانش‌آموزان استفاده كنيم.
30 - مطمئن باشيم كه توجه دانش‌آموزان براي شروع تدريس آماده است.
31 - تمام مطالب دشوار را يكجا و در يك جلسه آموزش ندهيم.
32 - به خاطر داشته باشيم، توجه افراطي به دانش‌آموزان (قوي يا ضعيف) موجب متشنج شدن فضاي كلاس مي‌شود.
33 - دانش‌آموزان را به گروه‌هاي «خوب»، «بد» و «ضعيف» تقسيم‌بندي نكنيم.
34 - از ورود به موضوعات حاشيه‌اي كه منجر به انحراف توجه كلاس مي‌شود، بپرهيزيم.
35 - با ايجاد جلسات بحث و تحليل به دانش آموزان فرصت تفكر و اظهار نظر بدهيم.
36 - هرگز دانش‌آموزان را مجبور به انجام فعاليت‌هاي تحقيركننده نظير «جريمه» نكنيم.
37 - به افراد درون‌گرا، كمرو، مضطرب كه تمايلي به ابراز وجود ندارند، توجه كرده و با تقويت رفتارهاي مثبت، آنها را به مشاركت در بحث‌هاي كلاسي و كارهاي گروهي تشويق كنيم.
38 - در روش‌هاي تدريس، كنفرانس و سمينار را مد نظر قرار دهيم.
39 - تأكيد بر نمره، اضطراب دانش‌آموزان را افزايش مي‌دهد و مانع از توجه كامل به موضوع درس مي‌شود. اين دانش‌آموزان با وجود تلاش زياد از نمرات پاييني برخوردارند و به تدريج رابطه ميان تلاش و نتيجه را ناديده مي گيرند كه در نهايت منجر به از دست رفتن انگيزه خواهد شد.
40 - گاهي از تجربه‌هاي دوران تحصيل و شكست‌ها و موفقيت‌هاي خود براي دانش‌آموزان صحبت كنيد.

www.zibaweb.com
http://amer1374.blogfa.com/
***********************

ويژگي‌هاي معلم در قرن 21

 تمدن برای پیشرفت و توانمندي انسان امکانات بالقوه‌ي فراوانی دارد، اما آیا انسان برای دستیابی صحیح به دانش موجود و تقسیم صحیح منابع و سهیم نمودن تمام افراد در تعالی بشریت آموزش لازم دریافت کرده است؟ آیا نظام آموزشی موجود، به گونه ای هست که منجر به جذب دانش سودمند، قابلیت تعقل، مهارت ها و ارزش ها گردد؟

در قرن21، برای رسیدن به توسعه‌ي پایدار به تفکرات جدید، روش های آموزشی متنوع، رويكردهاي آموزشی نو و دیدگاهی متفاوت نسبت به علم و فرهنگ نیاز داریم. تنها آموزشي مناسب است که بتواند دنیایی امن و سالم را ايجاد و تضمین نموده و درکنار پیشرفت‌های عظیم علمی، صنعتی و اجتماعی، همکاری های بین المللی را جهت دستیابی به توسعه‌ي پایدار جهانی تشویق كند. برای دسترسی به توسعه‌ي پایدار نیاز به آموزش تفکر انتقادی است.

ذکر ویژگی‌های معلمین در قرن 21 به منزله‌ي این نیست که تا کنون معلمین دارای این ویژگی ها و صفات نبوده اند، ولی از آن‌جایی که قرن بیست و یکم، قرن اطلاعات، ابتکار، مهارت و سرعت می باشد، بنابراین ویژگی های معلم نيز در این قرن بايد افزون تراز قبل بر اساس این اصول باشد و به آن‌ها توجه بیشتری مبذول گردد.

الف) اطلاعات:

ویژگی معلم، بالا بردن اطلاعات و به روز کردن آن است. در بحث اطلاعات «برنامه‌ي «ICT» فناوری اطلاعات» جایگاه ویژه ای دارد که به آن می پردازیم.

1ـ آشنایی با فناوری آموزشی: برای کسب موفقیت در قرن بیست و یکم، معلمان باید دانش آموزانی تربیت کنند که فراگيران مادام العمر باشند و این میسر نمی‌شود مگر این که فرایند یادگیری، مبتنی بر انتقال صرف دانش تغییر پذیرد. بنابراین معلمان باید با استفاده از کامپیوتر و اینترنت و کاربرد آن‌ها در تدریس، واقف باشند و دانش آموزان را نیز به این امر ترغیب کنند.

فناوری اطلاعات به ما می گوید: آن چه که تا دیروز درست بوده امروز ممکن است نادرست و حتی گمراه کننده باشد، بنابراین معلمان با استفاده از این تکنیک ها باید معلمانی محقق و پژوهش‌گر باشند و از دانش آموزان پرسش گر امروز، پژوهش‌گران فردا را تربیت کنند

2ـ بالا بردن اطلاعات عمومی: معلم قرن بیست و یکم بايد در همه ی زمینه ها اطلاعات خود را بالا ببرد نه فقط در زمینه ی رشته ی تدریسش، چرا که بسیاری از علوم به هم وابسته اند. اصطلاحات رایج روز را بشناسد، امور سیاسی، اقتصادی، اجتماعی جامعه‌ي خود را بداند و در نهایت به علم روان شناسی آگاه باشد چرا که یک معلم پیش از معلم بودن خود باید یک روان شناس آگاه و خبره باشد.

3ـ تدریس نوین: استفاده از روش تدریس فعال و همگام با روز. روش هایی که به تدریس معلم ویژگی خاصي می‌بخشد، عبارتند از : روش همیاری، روش تدریس فعال، روش بارش مغزی، روش ایفای نقش، روش نمایشی، روش بحث گروهی، روش حل مسئله، روش استقرایی، روش اکتشافی. ... تمامی این روش ها را می شناسد و می داند که هر یک را در چه درسی و در چه کلاسی به کار گیرد و به تعبیری تدریس او مبتنی بر استانداردها است و تدریس بر اساس استاندارد، بهبود فرایند کار در آموزش و پرورش است.

4 ـ آشنایی با اصول روان‌شناسی تربیتی: از آن‌جائی که معلم در طول تدریس خود نیاز به ارتباط متقابل دارد، بنابراین باید مخاطبان خود را شناسایی کند و بداند در چه شرایطی زندگی می کنند و تا حدی از خانواده‌ي آن‌ها نيز مطلع باشد. در این صورت می تواند پیام‌های یاددهی خود را شفاف‌تر و آسان‌تر منتقل سازد.

5 ـ داشتن طرح درس : معلم، باید زمان تدریس خود را حساب کند.کتاب مورد تدریس را با طرح درس سالانه، بودجه بندی کند. معلم بايد طرح درس روزانه داشته باشد. اطلاعاتی کافی و جامع درباره‌ي مراحل طرح درس نویسی داشته باشد، ارزش‌یابی تشخیصی،تکمیلی و پایانی را بداند و در مراحل تدریس خود به کار بندد. هدف های جزئی و کلی و هدف های رفتاری را شناسایی کند. حیطه های آموزشی (دانش، درک و فهم، کاربرد ترکیب، قضاوت) را بداند و در طراحي سؤالات و ارزشیابی‌های مستمر خود که در طرح سالانه نظر گرفته است اعمال نماید.

ب) ابتکار

دومین ویژگی قرن بیست و یکم، قرن ابتکار است که در این زمینه، معلم باید دارای ویژگی های زیر باشد:

1ـ خلاقيت: معلم قرن بیست و یکم خلاق است، دست به شیوه های جدید می زند و دانش آموزان را نیز خلاق بار می آورد. هر اندازه دانش آموز از نظر اطلاعات، غنی تر باشد، انگیزه ی بروز خلاقیت که در نهاد او بالقوه وجود دارد زودتر به فعلیت می رسد و این صورت نمی پذیرد مگر این که ابتدا معلم و راهنما، آراسته به اين صفت باشد.

2ـ ایجاد دنیای پرسش در کلاس: معلم مبتکر کسی است که همیشه سؤالی برای مطرح کردن در کلاس داشته باشد و حس انگیزه ی کنجکاوی دانش آموزان را تحریک کند. آنان را به فعالیت و جنبش وا دارد. و عشق یادگیری فنون جدید را در آن‌ها زنده کند.

3ـ ایجاد دنیای تخیل در کلاس: معلم مبتکر به تخیل دانش آموزان احترام می گذارد. یک انشای نو یا یک نقاشی غیر عادی را به مسخره نمی گیرد، بلكه از جنبه ی خلاقانه و مبتکرانه به آن می نگرد زیرا تخیل است که خلاقیت و ابتکار را به دنبال دارد.

4ـ واهمه نداشتن از شکست: معلم مبتکر در به کارگیری مسائل از هیچ گونه شکستی نمی هراسد بلکه قوی و استوار می ایستد، طرح های خلاق خود را آزمایش می کند و جواب و نتیجه را می گیرد و به همه منعکس می کند.

5 ـ خطرپذیری: معلم مبتکر در راه خود هر گونه خطری را می پذیرد اعم از خطرات مالی یا غیر مالی، زیرا به هدفش امیدوار و معتقد است.

6ـ شناخت تفاوت های فردی: معلم مبتکر به تفاوت های فردی دانش آموزان توجه دارد . می داند به هر کدام چه مسئولیتی بدهد و در چه زمینه ای آن‌ها را خلاق بار آورد و استعدادهای نهان آنان را در چه رشته‌ی تحصیلی بارور سازد.

ج) مهارت و سرعت

سومین ممیزه‌ي قرن بیست و یکم، مهارت و سرعت است که معلم باید در این مقوله دارای ویژگی‌های زیر باشد:

مهارت های فردی شامل: قدرت طرح ریزی مدل ذهنی، به کارگیری اصول منطقی در تدریس، قدرت تجزیه و تحلیل مسائل، قدرت تصمیم گیری و...

2ـ مهارت های ارتباطی: مهارت های ارتباطی معلم شامل ویژگی های: کنترل احساسات، فن بیان، به کار بردن شعر و امثله در تدریس، گزارش دهی صحیح و ... می باشد.

3ـ مهارت در تدریس: بیشترین تأثیر در اثر بخشی کار معلمان، مهارت در تدریس و اطلاع از دانش تدریس است و ارتباطی خاص بین دوره‌ي کارآموزی و عمل‌کرد معلمان وجود دارد، معلم قرن بیست و یکم باید با فنون جدید تدریس آشنا باشد و آن‌ها را در تدریس خود به کار گیرد.

4ـ استفاده از وسایل کمک آموزشی (تکنولوژی آموزشی): یکی از مقوله هایی که به مهارت و سرعت تدریس معلم کمک می کند، به کار بردن وسایل کمک آموزشی در امر تدریس می باشد به ویژه در دوره‌ي ابتدایي.

5ـ مهارت تفکر انتزاعی: معلمانی که تفکر انتزاعی بالایی دارند می توانند با نگرش‌هاي متفاوت به یک مسئله یا مشکل بنگرند( از دید خودشان، دانش آموزان، مشاوران، مدیران، اولیا و ...) بنابراین، می توانند راه حل های متفاوتی ارائه دهند و درباره ی مزایا و معایب هر برنامه فکرکرده و بهترین راه را انتخاب کنند و اگر نتایج پیش بینی شده، تحقق نیابد مشتاق هستند که برنامه را تغییر دهند. در هنگام برنامه ریزی مي‌توانند مشکلات اضافی را حدس بزنند و قبل از بروز مشکل به طور منظم و اصولی از آن پیشگیری كنند؛ مهارت تفکر انتزاعی باعث می شود معلمان در امر یاددهی موفق تر باشند.

6ـ مهارت تجزیه و تحلیل مسائل: این معلمان سطح تفکر انتزاعی فوق العاده بالایی دارند. در حوزه‌ي کلامی از هوش زیادی بهره مندند، سرشار از اندیشه‌های عالی هستند. درباره‌ي موضوعات گوناگون به روشنی بحث می کنند و می دانند انجام چه کارهایی لازم است و انجام چه کارهایی ضرورت و اهمیت ندارد.

نکته‌ي قابل ذکر اين است که هر چند در قرن بیست و یکم، تحولات جهانی و واژه‌ي سرعت اطلاعات ابتکارات، مفاهیم کلیدی و خاص را دارا می باشند اما ویژگی های معلم در فرهنگ دینی ما همیشه جای خود را به گونه‌اي حفظ كرده که در کنار ویژگی‌های قبلی اهمیت فراوان و به سزایی دارد چرا که هدف از تعلیم و تربیت فراگیران، تنها در زمینه ی علم نیست بلکه تربیت و پرورش دینی و رشد خصوصیات اخلاقی نيز بسیار مهم است که در این جا به ویژگی های اخلاقی معلم در قرن بیست و یکم می پردازیم.

د) ویژگی های اخلاقی

1ـ نشاط و شادابی: معلم باید به هنگام ورود به کلاس، همه‌ي مشکلات زندگی خود نظير: تورم، بيماري، گراني، كمبود و ... را که ناشی از تغییر و تحولات جامعه‌اش می باشد کنار گذارده و با روحیه‌ي شاداب و پرنشاط قدم درکلاس نهد. اگر كسالت و افسردگی بر او غلبه کند، به طور حتم به دانش آموزان نیز منتقل می‌شود وکاری که در آن روحیه‌ي شاد نقش نداشته باشد پیش نمی رود.

2ـ آراستگی ظاهر: هر چند در قرن بیست و یکم سرعت، اهمیت ویژه ای می یابد و فرصت به حداقل می رسد اما معلم باید فرصت رسیدن به ظاهر را به خود بدهد و با ظاهری آراسته وارد کلاس شود . رسول اکرم (ص) قبل از خروج از منزل، مقابل آئینه می رفتند و ظاهر خود را مرتب می کردند و در جواب این سؤال که چرا تا این اندازه به این موضوع اهمیت می دهید؟ می فرمودند: نمی خواهم باعث غیبت مردم شوم. معلم باید از رسول اکرم (ص) که الگو و اسوه‌ي اخلاق است درس بیاموزد.

3ـ شخصیت دادن به دیگران: معلم موفق در قرن بیست و یکم، کسی است که علاوه بر این که خود متشخص است برای دیگران اعم از دانش آموزان یا همکاران ارزش و شخصیت قائل است و نباید با سخنان کنایه آمیز دیگران را برنجاند، بلکه باید راهنمای افراد در راه یابی به موفقیت ها باشد. دیگران را تحقیر و در جمع سرزنش نکند« ویل لکل همزه لمزه» زیرا باعث عقده و کینه در وجود شخص می شود و آتش انتقام را شعله ور می سازد.

4ـ تعهد در کار: اگر معلم همگام با جامعه پیشرفت کرد و بر تمامی زوایای علوم و فنون جدید دست یافت اما به خصلت تعهد آراسته نگشت، جز زیان و خسران برای جامعه اش ارمغان دیگری نخواهد آورد. تعهد کاری موجب درست استفاده کردن از اطلاعات علمی می شود و راه به کارگیری صحیح آن را به معلم می‌نمایاند و گرنه علم در خدمت نسل کشی و تباهی جوامع قرار مي‌گيرد. (همان طور که این وضعیت در غرب حاکم است.)

5ـ وظیفه شناسی: معلم قرن بیست و یکم، دارای حس وظیفه شناسی است. به بهانه های مختلف از زير بار مسئوليت نمی‌گریزد، در کار تأخیر ندارد، در کلاس درسش اتلاف وقت نمی کند، در برنامه‌اش کم کاری مفهوم ندارد (حتی گاهی بیش از وظیفه نیز کار انجام می دهد و ایثار می کند)، به کار فقط از جنبه ی مالی و سود مادی نمی نگرد و در حین انجام وظیفه، از ديگران انتظار تعریف، تمجید یا پاداش و تشویق خاص و ... ندارد.

6ـ نگرش و بینش صحیح: معلم قرن بیست و یکم، از مسائل نگرشی درست و مثبت دارد. مسائل جدید و نوآوری ها را با دید مثبت می نگرد و اين نگرش، روحیه‌ي رقابت جویی را در او تقویت می کند نه این که کاستی های او را به رخش کشد. در تجزیه و تحلیل این نوآوری ها قوی و قدرتمند است و آن‌ها را مغتنم می‌شمارد و به خوبی استفاده می کند. (درحقیقت تقدم منافع جامعه نسبت به منافع خود).

نتیجه‌ي پاياني:

تحول اساسی و پایدار هر جامعه در گرو دگرگوني نظام تعلیم و تربیت آن جامعه است و محور اصلی تحول و توسعه ی نظام تعلیم و تربیت بهبود کیفیت کار معلم، شناخت و ویژگی های او می‌باشد.

معلمان به عنوان پایه گذاران اندیشه های علمی مبلغان ارزش ها و مسؤلیت های اجتماعی به کودکان ما می باشند و حرف اول را در تربیت منابع انسانی می‌زنند و هیچ حرفه ای مانند شغل معلمی، در جوامع تأثيري ندارد. طرف‌داران و مبلغان تحول و توسعه در جوامع باید بیش از هر کس، حامیان واقعی معلمان باشند. سیاست گزاران آموزش و پرورش با در نظر گرفتن حقوق و مزایای شغلی ویژه برای معلمان مدارس و یا ارج نهادن به مدرک تحصیلی و تخصص و تعهد آن‌ها دغدغه های زندگی را برای آنان کاهش دهند؛ زیرا معلم یک هدیه‌ي الهی است و بسیاری از بزرگان فرهنگ ما و دیگر فرهنگ‌ها نظیر: پیاژه، اریکسون، مرحوم باغچه بان، شهید رجایی، باهنر ، مفتح و... افتخارشان این بوده که سال های پربرکت عمر خود را در مدارس طی کرده اند. از طرفی معلمان باید بدانند در چه شرايطي از تحول جهانی زندگی می کنند .فکر و عمل و توان خود را محدود به مرزهای جغرافیایی خود نکنند. از قدرت ابتکار، خلاقیت و مهارت برخوردار باشند و فعالیت های خود را محدود به چند کتاب یا جزوه که در مراکز تربیت معلم یا در طول کار خود با آن آشنا شده اند نکنند. زیرا که دنیای پیچیده و متحول امروز مستلزم یادگیری مداوم و فرزند زمان خود بودن و فعالیت، حساسیت و خلاقیت است و به گفته‌ي آلبرت انیشتن افراد انسانی را نباید همچون ابزارهایی بی جان در نظر گرفت بلکه بايد جوانان را به مثابه ی شخصیت های متعادل و موزون به جامعه تحویل داد.

به نقل از نشريه نگاه وزارت آموزش و پرورش هفته اول مرداد١٣٨٧

 

عکس و تاریخ

 مقدمه

شاید بسیاری تصور کنند تاریخ گذشته ی هنر خسته کننده و بی حاصل است. ولی تنها یک هنرمند بلکه هر انسانی احتیاج دارد تا گذشته های خود را بداند. اگر در گذشته هنر دقت کنیم. انسان هایی را می بینیم که چگونه قبل و بعد از تولد تمدنها، با تمام وجود آثار بشری را پایه گذاری کردند، این آثار برای ما قابل توجه و احترام است. زیرا نباید فراموش کرد که انسانهای بی شماری برای خلق آنها، جان خود را از دست داده اند. در این آثار دردها و شادیهای بی شمار انسانی نهفته است، هیچ کاخ و معبدی و هیچ اثر هنری بزرگی جز به همت انسانهایی که رنج برده اند و از تلاش خود به خلق یک اثر هنری دست زده اند، به وجود نیامده است. از این رو هنر، بازتاب تلاش زحمت و حاصل زندگی انسانهاست، اما هیچ انسان هنرمند زاده نمی شود. بلکه تلاش و همت اوست که وی را به درجه هنرمندی می رساند. لذا باید محصولات هنری را به عنوان آثار گرانقدر بشری قلمداد کنیم، چراکه حاصل تلاش و از خودگذشتگی و زندگی انسانهاست.

تاریخچه عکاسی

کاوشهای باستان شناسی نشان داد که بشر عصر پارینه سنگی آن زمان که آماده زندگی دسته جمعی و سپس ده نشینی شد، علاوه بر ابزارها و سلاح های ابتدایی بر دیوارها و سقف غارهایی که اقامتگاه و یا پرستشگاه او بود نقاشی و کنده کاری کرد. بشر هنگامی از نمادهای تصویری برای ایجاد ارتباط استفاده می کرد که خط را نمی شناخت، با پیدایش خط، نه تنها استفاده از تصویر در زندگی بشر از بین نرفت بلکه جایگاه ویژه ای یافت.

عکاسی یکی از مواهبی است که نور به ما هدیه داده است. نور ماده خام عکاسی است. عکاسی پیامد پدیده ای است که بیش از دو هزار سال پیش دیده شد و ذهن متفکران را به خود مشغول کرد. متفرکان قدیم یونان دریافته بودند که اگر در یک اتاق تاریک روزنه ای بر روی یکی از دیوارها ایجاد کنند. تصویر دنیای بیرون بر روی دیوار مقابل روزنه نقش می بندد.

در طول تاریخ عده ی زیادی روی پدیده کار کردند. در دوران شکوفایی علوم در ممالک اسلامی ستاره شناسی به نام ابن هیثم نیز تحقیقات فراوانی بر روی این پدیده انجام داد. بعدها ساختن جعبه ها مجهز به عدسی رواج یافت و به صورت یکی از ابزارهای نقاشی درآمد و هر جا که به پرسپکتیو دقیق نیاز بود از آن استفاده می شد. در قرن نوزدهم و در سال 1286 همین وسیله ساده توسط شخصی به نام ژوزف نیسفور نیپس[1] مورد استفاده قرار گرفت و اولین عکاسی تاریخ خلق شد. نخستین دستگاههای عکاسی به درخواست محمدشاه قاجار از کشورهای روسیه و انگلستان به دربار ایران وارد شده دستگاههای عکسبرداری روسیه که هدیه امپراتور بود زودتر به ایران رسید. و « نیکلای پائولوف» دیپلمات جوان روسی که به این منظور تعلیم عکاسی دیده بود، این دستگاهها را به تهران آورد. و در اواسط دسامبر 1842 مطابق پایان آذر 1221 ه.ش نخستین عکسبرداری در ایران را انجام داد.

ناصرالدین میرزا در شمار اولین افراد خانواده سلطنتی بود که تصویر او ثبت شد این موضوع بعدها شیفتگی بیش از حد او به عکاسی و حمایتهای گسترده او از این فن و هنر را در سالهای طولانی سلطنت به دنبال آورد و زمینه ساز رواج گسترده عکاسی در ایران و کاربرد گوناگون آن شد.

تمایل شخص ناصرالدین شاه به عکاسی موجب شد تا عکسهای بسیاری به دست خود وی برداشته شود، موضع اغلب عکسها شخص وی، زنان حرمسرا، وقایع روزمره در کاخ سلطنتی و چهره برخی رجال درباری است.

عکاسان ایران نیز همزمان با سالهای اولیه پیدایش عکاسی در ایراندست به کار شدند و به تصویر جنبه های مختلف زندگی مردم در دوران قاجار پرداختند و به علت اهمیت عکاسی در این دوره لقب جدید عکاسباشی به عنوان عالی ترین رتبه فنی در این حرفه ابداع شد و عکاسی رونق زیادی یافت.

 

ادامه نوشته

بیست نکته در باره ی چگونگی مطالعه ی تاریخ

      جهان امروز بیش از آنکه نیازمند عقلانیت مبتنی بر برتری طلبی و سطله گری در ابعاد مختلف خود باشد ، نیاز مند باز نگری جدید در بینش تاریخی خود و به عبارتی محتاج عقلانیت مبتنی بر فهم تاریخی است ، همان عنصری که باعث تحولات ژرف اروپا در سده ی روشنگری یا عصر خردگرائی شد و به تبع آن و با حرکتی فرا ملی ، از مرز های اروپا به دروازه های دیگر کشور های جهان رسید وتکمیل آن حرکت را در ابعاد مختلفش به همراه داشت .

اگر خدا بخواهد٬ ادامه دارد.

ادامه نوشته

قالب و ساختار مقالات پژوهشی و غیر پژوهشی

ادامه نوشته