چه آثار و فوايدي بر بحث از مهدويت در اين زمان مترتّب است؟

برخي بر اين گمان‏اند كه طرح وبررسي موضوع مهدويت در اين زمان امري بي‏فايده است، زيرا اين موضوع مربوط به آينده بشريت است وآينده واتفاقات آن امري است مجمل ومبهم، امّا آنچه وظيفه ماست اينكه به تكاليف خود در عصر وزمان خود عمل كنيم؛ زيرا هر عصر وزماني مقتضيات خود را مي‏طلبد... .

پاسخ: بحث از مهدويت در اين عصر وزمان آثار وفوايدي دارد كه به برخي از آنها اشاره مي‏كنيم:

1 - آرمان قيام وانقلاب مهدي(عج) يك فلسفه بزرگ اجتماعي، اسلامي است. اين آرمان بزرگ گذشته از اينكه الهام بخش ايده وراه‏گشاي به سوي آينده است، آينه بسيار مناسبي است براي شناخت آرمان‏هاي اسلامي.

2 - نويد به برپايي حكومتي جهاني واسلامي اركان وعناصر مختلفي دارد كه برخي فلسفي وجهاني است وجزئي از جهان بيني اسلامي است، وبرخي فرهنگي وتربيتي است، برخي سياسي است وبرخي اقتصادي وبرخي اجتماعي است. وبرخي انساني يا انساني، طبيعي مي‏باشد.

انسان مي‏تواند با الگوپذيري از برنامه‏هاي جامع وفراگير حضرت در عصر ظهور به آرمان‏هاي واقعي اسلام نزديك شود.

3 - در طول تاريخ ودر سطح جهان، انقلاب‏هاي گوناگوني از قبيل فرهنگي، سياسي، اجتماعي و... صورت گرفته است، ولي اكثر اين انقلاب‏ها يا در شروع موفق نبوده ويا اينكه در مواجهه با مشكلات فراوان ومقابله با دشمنان خود نتوانسته است دوام بياورد... وتنها نگاه سبزي كه شيعه به مهدويت دارد مي‏تواند با ايجاد روحيه اميد در جامعه، مردم را از نااميدي ويأس برهاند. شيعه معتقد به امام زماني زنده وحاضر وناظر بر اعمال خود است كه او را در مواقع حساس كمك كار خواهد بود. اين اعتقاد از جهت روان‏شناسي آثار عميقي را در روحيه شيعيان خواهد گذاشت.

4 - از آن جهت كه وقت تشكيل حكومت امام زمان(عج) مشخص نيست وهر لحظه مي‏تواند زمان ظهور باشد، لذا وظيفه داريم كه نظري به مباحث مهدويت وظهور كرده وخصوصيات عصر ظهور ووظايف خود در آن عصر را بدانيم.

5 - رسيدن به حكومت جهاني توحيدي در عصر ظهور، شرايطي دارد كه برخي از آنها به دست خود بشر حاصل مي‏گردد، از آن جمله رسيدن بشر به تكامل همه جانبه ورسيدن به مستواي عالي فكري است. لذا بر ماست كه آرمان‏هاي اصيل اسلامي در عصر ظهور را بدانيم تا بتوانيم هر چه بهتر در نزديك شدن آن سهيم بوده و زمينه ساز ظهور حضرت باشيم.

6 - بحث از مهدويت تنها بحث از اموري نيست كه مربوط به آينده بشريّت باشد، بلكه بحث از امامت ومهدويت است، بحث از اينكه در هر زماني بايد امام معصومي موجود باشد، خواه حاضر ومشهور وخواه غايب وپنهان تا حجت‏ها وبينات خداوند باطل نگردد.

و لذا در روايات اسلامي از رسول خدا(ص) مي‏خوانيم: "من مات ولم‏يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهليّة"   

"هر كس بميرد و پيشواي زمان خود را نشناسد مرده است از نوع مردن زمان جاهليت. 

بحث از مهدويت، بحث از غيبت و فلسفه آن وآثار و بركات وجود امام در اين عصر غيبت است.

و لذا بحث از مهدويت از وظايف و تكاليف شيعه در عصر غيبت است.